از هنگامي ک خداوند مشغول خلق زن بود شيش روز ميگذشت. فرشته اي ظاهر شد و گفت: چرا اين همه وقت صرف اين يکي ميفرماييد؟ خداوند پاسخ داد: دستور کار اورا ديده اي؟
بايد دويست قطعه متحرک داشته باشد، ک همگي قابل جايگزيني باشند، بايد بتواند با خوردن غذاي شب مانده کار کند. دامني داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جاي دهد، بوسه اي داشته باشد ک بتواند همه دردهارا، از زانوي خراشيده گرفته تا قلب شکسته را درمان کند. او ميتواند هنگام بيماري خودش را درمان کند، يک خانواده را با يک قرص نان سير کند.
فرشته نزديک شد و به زن دست زد و گفت: اما پروردگارا او را خيلي نرم آفريدي.
خداوند : بله نرم است اما او را سخت هم آفريده ام تصورش را هم نميتواني بکني ک او تا چه حد ميتواند تحمل کند و زحمت بکشد. آنگاه فرشته متوجه چيزي شد و به گونه زن دست زد و گفت اشک براي چيست؟
خداوند گفت: اشک وسيله ايست براي ابراز شادي، اندوه، درد، نااميدي...
فرشته متاثر شد و گفت: زن ها قدرتي دارند ک مردان را متحير ميکنند.
خداوند گفت: اين مخلوق عظيم فقط يک عيب بزرگ دارد
فرشته گفت: چه عيبي؟
خداوند فرمود : پارک دوبل بلد نيست"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دويست
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
معدلم شده 19.90 اونوقت به عنوان کادو بهم دويست تومن پول دادن. بابام هم به عنوان کادو ويژه تا يه هفته قرار دست به کولر نزنه. مامانم هم ميزاره با شيشه اب بخورم.
کاش مخابرات يـــه روز صـبح بـهت اس ام اس مـيـداد: مشترک محترم و عزيز ما، شما قبلا در طول روز فلان شماره رو دويست بار ميگرفتي اس ام اس که حرفش رو نزن، اينقدر زياد بود که ما حساب کتابش از دستمون در ميرفت حتي بعضي اوقات اس ام اس هاتون اينقدر خوشگل بود که برا خودمون سيوش ميکرديم حتي يه شب، ( پاييز بود فکر کنم)، اينقدر حرفاي خوشگل خوشگل ميزدين و ما هم هي گوش ميداديم که پاي تلفن خوابمون برد، يادمون رفت بقيه پول تلفن شما رو حساب کتاب کنيم!!!! حالا مشترک مشترک محترم و عزيز، چي شده که اين روزا ديگه خبري ازت نيست؟ چيزي شده؟ چرا اون شمارهه رو ديگه نميگيري؟ يه اس ام اس خالي هم حتي نميدي! منِ مخابرات، اون دوره رو باهاتون زندگي کردم، حقمه که بدونم!! تو هم اس ام اس بدي بگي: بيخيال رفيق، به خاطرم نجنگيد,اذيت نشد. غد بودنشو نذاشت کنار. خيلي راحت گفت : نميشه که من و تو به هم برسيم و هيچي قولي نميتونم بهت بدم !!! . . . . و رفت.!!!
سازمان بهداشت جهاني براي آزمايش يک واکسن خطرناک وجديد احتياج يه داوطلب داشت. از ميان مراجعين فقط سه نفرواجد شرايط اعلام شدند:
يک آلماني ،يک فرانسوي و يک ايراني
قرار شد با تک تک آنان مصاحبه شود براي انتخاب نهايي
مصاحبه از آلماني پرسيد: براي اين کار چقدر پول ميخواهيد؟
او گفت من صد هزار دلار، اين را ميدهم به زنم که اگر از اين واکسن مردم يا فلج شدم، زنم بي پول نماند.
مصاحبه گر او را مرخص کرد وهمين سوال را از فرانسوي نمود.
او گفت من دويست هزار دلار ميگيرم، صدهزار تا براي زنم و صد هزار تا براي معشوقه ام.
وفتي او هم رفت، ايراني گفت من سيصد هزار دلار مي خواهم.
صد هزار براي خودم صد هزار تا هم حق حساب شماصد هزار تاش هم ميديم به آلماني که واکسن را بهش بزنيم !!!؟