هر گذشته برای من یک دَره. یک دَر سفید و بزرگ و این دَرها هماندازه قطاری کنار هم قرار دارن. هر گذشتهای که نتونستم باهاش کنار بیام برام تبدیل به یک دَر شد که در نهایت مجبور بودم ببندمش و سه قفلهاش کنم و کلیدش رو جایی بندازم که حتی دیگه خودمم نتونم پیداش کنم. خواستم بگم دَرهای زیادی توی گذشتهام وجودم داره که بین من و اون اتفاق یک مرز واحدی رو مشخص کرده و اینقدر شبیه هم هستن که فراموش کنم هر دَر به کدوم خاطره باز میشه.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دَرهای
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)