یکی در بیابان سگی تشنه یافت
برون از رمق در حیاتش نیافت
کله دَلوِِ کرد آن پسندیده کیش
چو خیل اندر آن بست دستار خویش
به خدمت
میان بست و بازو گشاد
سگ ناتوان را کمی آب داد
خبر داد پیغمبر از حال مرد
که داور
گناهان از او عفو کرد
الا گر جفا کردی اندیشه کن
وفا پیش گیر و کرم پیشه کن
که حق با سگی نیکویی گم نکرد
کجا گم شود خیر با نیکمرد؟
کرم کن چنان کت برآید زدست
جهانبان در خیر بر کس نبست...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دَلوِِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)