دچار یه بیماری شدم که
هیشکی به دلم نمیشینه...
..
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دچار
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اصطلاحی در روانشناسی هست به اسم "Anhdeonia" به حالتی گفته میشه که چیزایی که قبلا شخص رو خوشحال میکرد...
دیگه تاثیری تو حالش نداره.
کاش هیچوقت دچار [آنهدونیا]نشیم ...
زیباترین انسانهایی که تاکنون شناختهام آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند. این افراد حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از دلسوزی، ملایمت و درک عمیق عاشقانه میکرد. زیبایی این افراد اتفاقی نبود.
#الیزابت_کوبلر_راس
این نوشتهٔ الیزابت کوبلر رو عمیقاً دوست دارم و درکش میکنم؛ میگه:
«زیباترین انسانهایی که تاکنون شناختهام آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند. این افراد حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از دلسوزی، ملایمت و توجه عمیق عاشقانه میکرد. زیبایی این افراد اتفاقی نبود.»
Be kind, almost everyone goes through private struggles at some point.
مهربون باش، تقریباً همه تو یه مقطع زمانی دچار کشمکش های خصوصی میشن...
یکی از اقای سلیمی پرسیده بود کی باید رها کرد؟ خیلی خوب گفته بود جایی که متوجه میشی داری تنهایی برای منافع دو نفر میجنگی. اونجا که میفهمی اونی که دچاره فقط تویی. جایی که میفهمی اشتراکات خیلی کمه و صرفا خاطرهها مونده.
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »
اکثر آدما یک ظرفیت و جنبه مشخصی دارن که اگر بیشتر از اون بهشون بها داده بشه ممکنه خودشونو گم کنن و فکر کنن خبریه!، به همین خاطر نباید هرکسی رو اشباع کرد چون ممکنه در مورد جایگاه خودش دچار توهم بشه.
حس میکنم از تمام وقایع زندگی عقبم. انگار همه تو اتوبان دارند با ماشین مسابقههاشون میرن و من دارم با دوچرخهی کهنهام که زور هم نداره پا میزنم و اون وسط همش سر میخورم یه جام میشکنه. همش مجبورم از اول پاشم. نمیدونم شایدم دچار FOMO شدم.
من دوست دارم وقتی دچار سوتفاهم شدم واسم با حوصله توضیح بدی و شفاف سازی کنی تا قانع و آروم شم، سرسری رد نشی و نگی هر طور که راحتی فکر کن، اجازه نده تو حال بد و افکارم غرق شم.
من از این ناراحت نیستم که پارتنر ندارم یا همچین چیزی، ازین ناراحتم که دچار بی حسی عاطفی شدم، نهایت یکی دو روز راجب کسی هیجان داشته باشم بعد یهو میبینم نه واقعا کشش و حوصله ندارم. انگار همون اول که داری اشنا میشی برات اسپویل میشه که قرار نیست جالب باشه و داری خودت مسخره میکنی...