مبادا
امشب دیر کنی...
تمام جانِ من
به همین دیدارهای شبانه است!
رویاهایی که هرشب میبینم
تا زنده بمانم ...!
#سیدعلی_صالحی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دیداره
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
زَهرِ دوری باعث
شیرینیِ دیدارهاست
آب را گرمای تابستان،
گوارا می کند...!
#کاظم_بهمنی
زهرِ دوری باعث شیرینیِ دیدارهاست
آب را گرمای تابستان، گوارا می کند!
#کاظم_بهمنی
از بهترین و شیرینترین دیدارها، اولین دیدار رابطهی لانگ دیستنسه
بزرگی میگفت
به خــدا وابسته شو
پرسیدم چگونه؟
گفت:چگونه به دیگران
وابسته میشوی؟
گفتم:با حرف زدن،
رفت و آمد
و دیدارهای مڪرر
گفت: پس باخداهم زیاد
حرف بزن،
رفت وآمد کن وزیادببینش
قول هایمان "بی اعتبار"
حرف هایمان "نا خالص"
عشق هایمان "پوشالی"
محبت هایمان "قلابی"
خوبی هایمان "تظاهر"
دیدارهایمان "تفاخر"
صورت ها "پر رنگ"
سیرت ها "بی رنگ"
شعار بدون "عمل"
قضاوت بدون "عدل"
و...........
در کدام نقطه از انسانیت ایستاده ایم؟؟؟؟؟؟!!!
یادش بخیر
یک روزی دروغگو دشمن خدا بود.......
ببخشید جهنـــــم دربست؟ …
نگاه هایمان ” هــــرزه ”
آغوش هایمان ” هـــوس ”
قول هایمان ”بی اعتبار ”
حرفــــــ هایمان ” ناخالص ”
عشــــق هایمان ”پوشالی”
محبتـــــــ هایمان ” قلابی”
خوبی هایمان ” تظاهـــــر ”
دیدارهایمان ”تفاخـــــــر”
صورتها “پررنگــــــــ “
سیرتها “بیرنگــــــــ”
شعار بدون ”عمـل”
قضاوتـــ بدون ”عدل”
در کدام نقطه از انسانیتــــ ایستاده ایم!!!
میخواهی از حالم باخبر شوی؟
از کجایش برایت بگویم
ازروز اول که عاشق لبخندت شدم
از دلواپسیهای و نگرانیهای همه روزه ام برای نبودنت نخواستنت نداشتنت که جانم را به لبم می رساند
می خواهی بدانی رفتن بی صدایت با من چه کرد
تمام نبودنت تمام نخواستنت با من چه کرد
ازرفتن بی صدایت و حسرت دیداره دوباره ات تا کجا برایت بنویسم
هنوز هم که هنوز است عاشق ماهم
ولی بدون تو مهتاب را نمیخواهم
برای آمدنت گرچه راه کوتاه است
هنوز هم که هنوز است چشم در راهم
سلام... روز قشنگی است... دوستت دارم ...
چقدر عاشق این جمله های کوتاهم
هوای بودن یک عمر با تو را دارم
منی که دلخوش دیدارهای گهگاهم
برای گفتن یک حرف عاشقانه فقط
اسیر سختترین زخمهای جانکاهم
بدون تو همه ی لحظه ها به این فکرند
که تیغ را بگذارند بر گلوگاهم ...
شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
شب شادی وشـــور و مهربانی است زمـــــــان همدلی و همزبانی است
در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد
به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است
به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل شده بر پا بســــاط میــــوه – آجیل
ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه!!
همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!
نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی
چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!
بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم اس ام اس می رسد پشت سر هم
جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند
کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است در این محفل پی تولید بانگ است!!
زند بــــــــا “ای دل ای دل” زیـــــر آواز ز بعد آن “هاهاها”یی کند ســـــاز!
ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!
چنین با شور و نغمه – شعر و دستان خرامان می رســــــد از ره زمستان
شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران که در راه است فصــــــــل نوبهاران….