نه دیگه عزیزم، وقتی خیلی وقته از آخرین ارتباطمون گذشته، دیگه نمیتونی با همون لحن و ادبیات قدیم پیام بدی.

‏به نظرم یکی از غمگین‌ترین فکت‌هایی که وجود داره و خیلی اتفاق میوفته دوستی‌‌ها یا دوست‌های دوره‌ایه، یه مدت باهاشون خیلی صمیمی میشی، باهاشون کلی حرف میزنی، کلی خاطره میسازی، کلی چیزهای خوب اتفاق میفته، کلی اینتراکشن داری ولی بعد از یه مدت بدون هیچ دلیلی بینتون فاصله میوفته و حتی از هم دیگه خبر هم ندارین.

ادما همش باهام طوری رفتار می‌کنن انگار اسکلم (هستم، ولی خب کاش یه طور دیگه رفتار کنن)

وقتی یه نفر بَلَدت می‌شه، دیگه به هیچ آدمی جز اون نمی‌تونی دل ببندی…

#علی_سلطانی

میخوام راه برم انقد راه برم که دیگه پاهام رو حس نکنم و وقتی از نفس افتادم و داشتم به زور قدم بعدی رو برمیداشتم تازه شروع کنم به دوییدن، میخوام به خودم ثابت کنم تو بدترین شرایط بدتر از اون هم هست و من باید قبولش کنم، چون چیزی که منو نکشه، بی‌شک قوی‌ترم میکنه.

کسی که واقعا تورو بخواد، نمی‌تونه ثانیه‌ای رو با یکی دیگه بگذرونه. حتی برای امتحان، حتی برای انتقام…

حس میکنم دیگه هیچ‌ اومدنی، هیچ رفتنی، هیچ اتفافی نمیتونه روم تاثیر بذاره، دیگه خیلی راحت همه چیز رو قبول میکنم و ازش میگذرم و آخرش میگم زندگی همینه دیگه.

می‌گفت: "هیچ رفت و برگشتی شبیه هم‌دیگه نیست. حتی در همون لحظه. حتی از همون مسیر."

آخرین نقطه بی تفاوتی اینه که دیگه از هیچ اتفاقی تعجب نمیکنی.

..
قانون ۹ ؛

اونیکه واقعا عاشقت باشه حاضر نمیشه لحظه ای رو با یکی دیگه صمیمی ارتباط بگیره ،لاس بزنه یا وقت بگذرونه‌...
چه برای جلب توجهت
چه برای انتقام
چه برای حسادت..!!!