تو فرهنگ ما ایرانیا احترام گذاشتن به سه دسته واجبه:
1)والدین
2)معلمین
3) رانندگان نیسان ابی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی رانندگان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نقش سرنشین کنار راننده در ایران:
۱- کشیدن بقیه کمربند ایمنی راننده و نگهداشتن آن هنگام مشاهده افسر راهنمایی و رانندگی
۲- نگهداشتن فرمان اتومبیل هنگامی که راننده دستش بند است
۳- دادن شماره تلفن راننده به سرنشینان خودروی بغلی
۴- تعویض دنده هنگامی که راننده در حال مکالمه با تلفناست
۵- تیکه انداختن به عابرین پیاده
۶- جیغ زدن هنگام عبور از داخل تونلها
۷- فحش دادن به دیگر رانندگانبخاطر رانندگی بد آنها.
۸-تشویق راننده برای لایی کشی
۹- فحش و نفرین به راننده موقع عبور از روی دست اندازها
۱۰- ایجاد قوت قلب برای راننده هنگام دعوا
۱۱-خوابیدن با صدای خروپف زیاددر جاده ها
۱۲-زنده ماندن در تصادفات شدید؛ در حالیکه راننده بیچاره تیکه تیکه میشود؛
۱۳-و در نهایت انجام مجلس کفن و دفن راننده!
.
داستان کوتاه شماره 4 :روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود با سرعت فراوان از خيابان كم رفت و آمدي مي گذشت.
ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان يك پسر بچه پاره آجري به سمت او پرتاب كرد.پاره آجر به اتومبيل او برخورد كرد .
مرد پايش را روي ترمز گذاشت و سريع پياده شد و ديد كه اتومبيلش صدمه زيادي ديده است. به طرف پسرك رفت تا او را به سختي تنبيه كند.
پسرك گريان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو، جايي كه برادر فلجش از روي صندلي چرخدار به زمين افتاده بود جلب كند.
پسرك گفت:"اينجا خيابان خلوتي است و به ندرت كسي از آن عبور مي كند. هر چه منتظر ايستادم و از رانندگان كمك خواستم كسي توجه نكرد. برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من زور كافي براي بلند كردنش ندارم.
"براي اينكه شما را متوقف كتم ناچار شدم از اين پاره آجر استفاده كنم ".
مرد متاثر شد و به فكر فرو رفت... برادر پسرك را روي صندلي اش نشاند، سوار ماشينش شد و به راه افتاد ....
در زندگي چنان با سرعت حركت نكنيد كه ديگران مجبور شوند براي جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب كنند!
خدا در روح ما زمزمه مي كند و با قلب ما حرف مي زند.
اما بعضي اوقات زماني كه ما وقت نداريم گوش كنيم، او مجبور مي شود پاره آجري به سمت ما پرتاب كند.
اين انتخاب خودمان است كه گوش كنيم يا نه!