نوشته بود:
"اگه با رسیدن به پنجشنبه و جمعه خوشحال نمیشین دوستاتونو عوض کنین
اگه برا رسیدن به شنبه ذوق ندارین شغلتونو عوض کنین.
اگه بی صبرانه منتظری شنبه بیاد و برین سر کار همسرتونو عوض کنین
اگر هم کلا ذوق ندارین خودتونو عوض کنین=))"
به نظرم که خیلی جمله ی عمیقیه.
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی رسیدن
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
برکت میآید …
زنجیرها شکسته میشود
لبخند میزنی
و رها میشوی از مخمصهها
به خدای دریاهای آبی
به خدای جنگلهای سبز
به خدای باران
به خدای باد وُ ابر وُ آسمان
به خدای گندم وُ خورشید
باور داشته باش به خدای …
تو رها نشدهای
تو فراموش نشدهای
تو قرار نیست ببازی
تو قرار بر «رسیدن» داری
رسیدن به زندگی
رسیدن به خودت
تو تنها نیستی
خدا هست
خدا هست …
من در نهایت فهمیدم آدمها لیاقت دوست داشته شدن رو ندارن، باید بذاری برای رسیدن بهت تلاش کنن و هیچوقت نرسن، رسیدن آدمها رو هار میکنه و آدم هار اونقدر بی لیاقته که چشمش رو روی همه چی میبنده.
چطوری جذب آدمای ناامن میشی!
اونا تعداد زیادی از رفتارهای بد رو با اندکی از رفتارهای خوب قاطی میکنن! و هربار که تو از اونها رفتار سمی میبینی، ولی بعدش اندازه ی قطره ای رفتار خوب از خودشون بهت نشون میدن، مغز تو برای اینکه دوباره اون رفتار خوب و تجربه کنه، برای رسیدن بهش میاد تمام رفتارهای مخرب طرفش رو دوباره تحمل میکنه تا دوباره به اون اندک از رفتار خوب طرف مقابلش برسه!
They asked me about my drug,
I told them about your smiles.
درباره ارامبخشم پرسیدن،
از خنده هات گفتم.
As the year comes to an end, give yourself some credit for the days you made it when you thought you couldn't. What is coming is better than what is gone.
با به پایان رسیدن سال، به خودتون بابت تمام روزهایی که موفق به ساختنشون شدهاید، در صورتی که حتی فکرش رو هم نمیکردید بتونید، افتخار کنید. آنچه که در حال آمدن است بهتر از چیزیه که از بین رفته باشد.
The first step towards getting somewhere is to decide that you are not going to stay where you are.
اولین قدم برای رسیدن به جایی اینه که تصمیم بگیری در جایی که هستی نمونی.
پرسیدند چرا چنین بی مرز دوستش داری؟
گفتم او زخم هایم را بوسید
و «رنجم» را باور کرد...
. .
نمی دانم که با او می شود ما شد؟
کسی این جمله را پرسید؟
چه باید گفت؟
درونم حس تردیدیست
مرا حتی دگر خود هم نمی فهمد !
میانِ لحظه ای خواهم که ما باشم
دمی دیگر ز دنیا می گریزم تا که تنها شَم
درونم حس تردیدیست
نمی دانم پر از دلبستگی هستم؟
و یا دنبالِ تن پوشی برای خستگی هستم؟
چرا احوالِ عالم را نمی فهمم؟
برایَش خاطرم همچون قراری بی ثمر باشد
به من دلبستگی بخشید و دنیا را ز کامَم بُرد
مرا دلبستگی بگرِفت و دنیایَش به نامم خورد !
چه باید گُفت؟
گمانم بایَدَش در آسمانِ فکرِ دیگر خُفت . . .
بیا قدری رها باشیم
بیا از مالِکیَت ها جدا باشیم
گمانم بی تعلّق زندگی زیباست
وطن در من تمامِ هستیِ دنیاست
مرا وابستگی پوچ است
نشانی در رسیدن نیست
من آنم،
مرغِ افکارم
دَمادَم در پِیِ کوچ است
.محسن محمودنیا
𝓕𝓲𝓰𝓱𝓽, 𝓫𝓮𝓬𝓪𝓾𝓼𝓮 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓵𝓲𝓯𝓮 𝓲𝓼 𝓷𝓸𝓽𝓱𝓲𝓷𝓰
𝓫𝓾𝓽 𝓯𝓲𝓰𝓱𝓽𝓲𝓷𝓰 𝓪𝓷𝓭 𝓪𝓬𝓱𝓲𝓮𝓿𝓲𝓷𝓰 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓭𝓻𝓮𝓪𝓶𝓼
بجنگ که زندگی تو چیزی جز جنگیدن
و رسیدن به آرزوهات نیست...