Everything gets uncomfortable when it’s time to change. That’s just a part of the growth process. Things will get better. Be patient.
"وقتی زمان تغییر فرا میرسه،
همه چیز ناراحت کننده میشه.
این فقط بخشی از روند رشده.
اوضاع بهتر خواهد شد.
صبور باش.
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی رشده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
your journey is your own, take your time and enjoy each stop. every delay happens for a reason and every hardship is a chance to grow.
سفرت متعلق به خودته، براش وقت بذار و از هر توقفش لذت ببر.
هر تاخیری به یه دلیلی اتفاق میوفته و هر سختی فرصتی برای رشده.
.࿐
رفتنت را کجای دلم بگذارم ؟
وقتی پرشده
از دوستت دارم های
ریز و درشت #تُ ...
. .
مثلا اونجا که سرصبح تو اوج خواب و بیداری هی گوشیتو چک میکنی ببینی بیدارشده یا نه
سقف خانه ی ما سوراخ است !
ولی درعوض مناره های مسجد سربه فلک کشیده است ...
همسایه مان هرساله ب مکه میرود میگوید خدا طلبیده است....
خدا... خسته نمیشوی از قیافه تکراریش؟
دوستانت چه قیافه ای دارند؟
ریش... تسبیح ... سجاده؟
بااسمت چه احترام دارند!
اگر دوست بی ریش و تسبیح قبول میکنی
ماهم هستیم...
اینجا میگویند برو دعایت را به فلانی بگو پیش خدا آبرو دارد شاید دعایت پذیرفته شود....
خدایا نگو که پارتی بازی به عرش هم رسیده است
من به این جماعت دیوانه کافرشده ام!
فقط تورامیشناسمو بس....
#حسین_پناهی
شاید آنروز بیاید،
من تو "ما"بشویم!!!
پرشده ڪاسه ی صبرم از این "شایدها"
(سعید شیروانی)
عشق مانند بیمارشدن است
نمیدانی چطور اتفاق می افتد
عطسه میکنی
یکهو میلرزی و دیگر دیرشده است
سرما خورده ای...
آنا گاوالدا
چوب و هیزم
دربرابر طلا هیچ ارزشی ندارد.
اما هنگام غرق شدن
نجات جان مابه همان تکه چوب بی ارزش
وابسته است
وآنجا حاضریم طلاهایمان را به دریابریزیم
اماآن تکه چوب رادودستی می چسبیم،وبه طلاهایمان توجهی هم نمیکنیم.
هیچوقت دوستان خودرا ازدست ندهید حتی اگرشده مانند تکه چوبی باشند
روبروی البـرزِ بلندبالا هم که بایستی
و دو دست کوچک ات را جلوی چشمانات بگیری
البرز را نمیبینی!
زندگی من هم پرشده از
«کوچک»های بسیــار «نزدیک»
که نمیگذارند بزرگیات را ببینم ..
دلتنگ شده ام برای حس های گذشته ام
برای حال خوب و بد گذشته ام
برای بی قراری ها و نگرانی هایم
برای دعواهایم
برای عاشق بودنم
برای لحظه شماری هایم
و برای رابطه ای که فقط برای غرور بی جای من از دست رفت...
نمی دانم
نمیدانم چرا گاهی یا بهتر بگویم همیشه
تصمیمات ناگهانی و بدون فکر میگیرم
که بعد از آن پشیمان میشوم برای
چیزهایی که با آن تصمیم از دست میدهم
برای عشقی که از دست داده ام
احساسی که از دست داده ام
قلبی که برای من بود و از دست داده ام
سخت پشیمانم
دلتنگم برای قلب مهربانی که خانه ام شده بود
خانه ی بی قراری ها و دلتنگی ها و حال بدم
برای مهربانی هایش
بچه بازی هایش
قلب پاک و صافش
دلتنگم
میدانم که دیگر آن احساس ها هیچ وقت بر نمیگردند
و نمیدانم چگونه باید با این قلب بی قرار و آشفته ام بسازم
قلبم پرشده از حسرت و غم
وقتی با شاد ترین آهنگ هاهم بغض راه گلویم را میگیرد
فکر میکردم میتوانم فراموشش کنم
فکر میکردم یک نفر دیگر میتواند جایش را برایم پر کند اما
میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولین نیست میگذره یه عمری اما از خیالت رفتنی نیست...