به خدا گفتم!
چرا مرا از خاک آفریدی؟
چرا از آتش نيستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند،
او را بسوزانم...
خدا گفت: تو را از خاک آفريدم
تا بسازي ! . . .
نه بسوزاني !
تو را از خاک، از عنصري برتر ساختم . . .
تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي . . .
از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . .
بازهم زندگي کني و پخته تر شوي . . .
باخاک ساختمت تا همراه باد برقصي . . .
تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخيزي ! . . .
سر برآوري ! . . .
در قلبت دانهٔ عشق بکاري ! . . .
و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش زندگی را دگرگون سازی ! . . .
پس به خاک بودنت ببال
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی رقصي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ما...
با صداى آرام تر خنديديم.
موهايمان كمتر رنگ باد را ديد.
مخفى مان كردند.
و به ما ياد دادند مخفى كنيم،
مخفيانه زيبا شديم،
مخفيانه شكست خورديم.
مخفيانه التيام يافتيم.
ما ترسيديم همه عمرمان را،
اما روزى مى رسد...
كه برقصيم، برقصيم، برقصيم
و بر شانه هاى هم بوسه بزنيم.
اينجاست پشتِ زيبايى مان...
تمام زخم هايى كه هرگز نميبيندشان.
دم به دم از تو غمي ميرسد و من شادم
بند بر بند من افزايد و من آزادم
عيد قربان من آندم كه فداي تو شوم
عيد نوروز كه آئي بمباركبادم
ياد آنروز كه دل بردي و جان ميرقصيد
كاش صد جان دگر بر سر آن ميدادم
مرغ دل داشت هواي تو در اقليم دگر
كرد پروازي و در دام بلا افتادم
گر نگيري تو مرا دست ، درآيم از پاي
برسي گر تو بجائي نرسد فريادم
آهي ار سر دهم از پاي در آرد آهم
گريه بنياد كنم سيل كند بنيادم
زدن تيشه بر اين كوه مرا پيشه شده است
بيستونيست فراق تو و من فرهادم
ياد من خواه بكن خواه مكن مختاري
ليكن ايدوست تو هرگز نروي از يادم
ميشوم پير و جوان ميشودم در سر عشق
بهر عشق تو مگر مادر گيتي زادم
گاه ويرانم و از خويش بود ويرانيم
گاه آباد و ز معماري تو آبادم
داد از تو بتو آرم كه نباشد جايز
فيض را اين كه به بيگانه رساند دادم
اين جواب غزل حافظ خوش لهجه كه گفت
زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم
"فيض كاشاني"
شعرهاي من چشم دارند
حتي چشم هاي شعرم را
که مي بندم
تو بر کلماتم راه مي افتي
و مي رقصي
خواب هم که باشم
صداي تق تق کفش هات
در سرسراي خوابم مي پيچد
کور که نيستم
گل قشنگم
آمدنت را تماشا مي کنم
و اين لبخند براي توست ..
يک پرده بايد بداند که تا وقتي پنجره باز است فرصت رقصيدن دارد!!!