ما دو پیراهن
بر یک بند بودیم دوشعر دریک کتاب بودیم دوعکس دریک قاب بودیم
دو رمانِ عاشقاقانه ازدست یک نویسنده بودیم
مادوخیال دو رویا دو حسرت دومحال دو آرزوی دست نیافتنی بر یک
قنوتِ 
بودیم
ما دو پرستو
دو مهاجر
دو همسر
دو لاله ی واژگون بر تن یک درخت بودیم
اما هرگز برای هم نبودیم ....


#امید_آذر

‌
امید بخش‌ترین رمان‌هایی که باید خوند :

۱- مغازه جادویی
۲-کتابخانه نیمه شب
۳-بادام
۴- کیم جی یونگ
۵-دلایلی برای زنده ماندن .

. .

شب، آنچنانی‌ها را آنچنانی‌تر می‌کند؛
غمگینها را غمگین‌تر
اضطرابی‌ها را مضطرب‌تر
تنوع طلبها و برون‌گراها را خیال‌پردازتر
کمال‌گراها را آرمان‌گراتر
نویسنده‌ها را نویسنده‌تر
شعرا را شاعرتر
عشاق را عاشق‌تر
و.....
بقیه‌اش با شما

طُ‌قهرمان‌زندگیم‌شدی.
بفرس برای اونیکه دوسش داری




. ..

لجباز ، منم ! خیره ، منم ! گستاخم !
نِی گوش به فرمانِ کسی خواهم بود ...
وابسته به خویشم و به افکارِ خودم ،
اینم من و هر آن که نخواهد ؛ بدرود ...

. .

یه مریضی حاد دارم،
که دَرمانِش فقط با برگشتنت خوب میشه..

.࿐

‌
تا چند باشی درد من‌؟
درمانِ من شو ساعتی

امروز مردان زیادی را می‌بینیم که گریستن بلدند، قلب تُردشان شکننده‌ است و مسئولیت‌های تحمیلی‌ اجتماع روی دوششان سنگین است و چقدر دلچسب‌تر از قهرمان‌های خیالی قصه‌های قدیمی‌اند!

- از دل ای آفتِ جان ، صبر توقع داری؟!

مگر این کافر دیوانه ، به فرمانِ من است؟!!

#عماد_خراسانی

.️کپشن خاص.️

هیچ چشمی لایقِ دیدارِ گیسوی تو نیست

من محمّد خان ام و این شهر کرمانِ من است!

#حسین_زحمتکش