وه‌ چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پرشور و رنگ‌آمیز بودم .

- فروغ

♡

برای این‌که میزان جنگندگی کسی رو بسنجی، تعداد زخم‌ها و کبودی‌های روی تن‌ش رو نشمار، چون خیلی‌هاشون کبودی روی کبودی روی کبودیه، و همیشه پُررنگ‌ترین‌ها فقط به چشم میان، در حالی که قدیمی‌ترها کمرنگ‌ترین‌هان و پُررنگی‌ش رو به دور از چشم بقیه فقط روی روح‌ت باقی می‌ذارن.

حقیقت همین‌جا یقه‌ات رو می‌گیره که متوجه میشی آدم‌ها ۲۴ روز رو درگیر نیستن. می‌دونی که خودت هم امکان نداره یه لحظه برای نفس کشیدن فرصت نداشته باشی. می‌تونیم بهش پیام بدیم و حالش رو بپرسیم ولی به هردلیلی ترجیح میدیم غیب بشیم و هزارتا بهونه بچینیم چون اگر دلیل این باشه که دیگه نمی‌خوایم با اون شخص صحبت کنیم یا ارتباطمون رو کمرنگ‌تر کنیم، ساده‌ترین راه اینه قایم بشیم ولی واقعیت رو به کلمه تبدیل نکنیم. کلمه‌ها ترسناکن. واقعیت رو شبیه یک سیلی محکم می‌کنه و می‌زنه به صورتت.

‏یه غمی خیلی پر رنگ‌تر از بقیه غم‌هاست، هضم نشدنی و هرگز خوب نشدنی. هر بار با هر اتفاقی غمگین میشی یا صدمه میبینی برمیگردی پیش اون غم. از غم‌ های جدید به کهنه ترین غمت پناه میبری. به جانکاه ترین غمت؛

تو عاشقِ رنگ های روشنی که من
رنگِ سفید تن میکنم 🤍

وقتش که بشه، آدمش که برسه، چایی دم می‌کشه، چشمات براق تره، دلت آروم و خیالت راحت می‌شه، لاکت خوشرنگ‌تره، موهات خوش‌فرم‌تره خندت عمیق‌تره، ماکارونی خوشمزه‌تره، ابرا پشمکی‌ترن.
فقط باید وقتش برسه..


. .

‏اگر رنگِ رخساره خبر میدهد از سر درون؛
‏پس چرا این همه آدم داریم که لبشون میخنده اما دلشون خونِ جناب سعدی..؟؟

بهار کاش
چیز بیشتری از رنگِ باغچه‌ها
را عوض میکرد کاش،
یکبار هم ما شکوفه می‌دادیم
ما که این‌ همه هَرَس شدیم..
" معین دهاز "

یار خوب داشتن زندگی‌بخشه
تو زیبا‌تر می‌شی
همه چی برات لطیف‌تره
غم‌ها کمرنگ‌تره
خنده‌ها از ته دله
مشکلات و بحث هم هست ولی با هم حلش می‌کنید
یار خوب بیشتر از چیزی که فکر می‌کنی بهت زندگی میده .️

تموم حرف دلم رو معین دهاز میزنه که میگه:
«بهار کاش
چیز بیشتری از رنگِ باغچه ها
را عوض میکرد کاش،
یک بار هم ما شکوفه می دادیم
ما که این همه هَرَس شدیم.».🤍