از درد ترک...
خورده و از زخم کبودیم....
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی رودیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
.قیصر امین پور
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی، نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازهی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: «تو را دوست دارم»
جهان یک دهان شد همآواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
(قیصر امین پور)
بیا ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﻢﺩﻧﯿﺎ ﻣﺜﻞ شب
ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ، ﺯﻣﯿﻨﺶ ﻫﺴﺖ
ﻫﻮﺍﯾﺶﻫست
ﺧﺪﺍﯾﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﻣﺎ
ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺳﺮﻭﺩﯾﻢ ﻭ
ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﯾﻢ
ﺭﻫﺎﯾﺶ ﮐﻦ ﮐﻤﯽ ﺑﮕﺬﺭ
ﺑﯿﺎ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
بیا باور کنیم دنیا، هنوزم مثل شب زیباست...
زمینش هست...
هوایش هم...
چقدر از غم سرودیم و چقدر با غصه سر کردیم...
رهایش کن...
کمی بگذر...
بیا باور کنیم دنیا، برای زندگی زیباست...
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازهی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد همآواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازهی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد همآواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
قیصر امین پور
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم/ داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد/ محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است/ مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحه غار حراست/ خط به خط جامعه آیینه قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است/ لب به لب کاسه ظرفیت من پر شده است
همه عمر دمادم نسرودیم از تو/ قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم/ عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو/ فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد/ شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم/ رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران/ دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست/ کلماتم کلماتیست حقیر ای باران
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود/ یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم/ مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم ، تو را دوست دارم
شعری از قیصر امین پور/
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!