_می‌‌ترسم بروی و نامم را فراموش کنی ،
بروی و دیگر یادت نیاید روسریِ آبی
با گل‌ های سفید به من می‌ آید .. :)!.️


. .

داشتم با مامان بزرگم حرف میزدم
و پرسیدم خواستگاریتون لباس چی پوشیده
بودید؟ گفت اووو برای پنجاه شصت سال
پیشه و یادم نیست، بابا بزرگم از تو آشپزخونه
داد زد پیرهن و روسری طوسی با چادر سفید
گل صورتی میخوام بگم اینجوری عاشق باشید.

مثلا بغلم کنی و کنار گوشم آهسته بگویی:
بیخیالِ تقویم ها نازخاتونم!
دامن گلدارت را که بپوشی بهار می شود...
روسریِ‌ آبیت را که سر کنی، بهارتر!
مثلا سر روی شانه ات بگذارم و با ناز بگویم:
فروردین و مهر و اسفندش چه فرقی دارد وقتی بهار آغوش شماست!
اصلا به رفت و آمد این فصل ها اعتباری نیست، بهار خود خود شمایی حضرت دلبر!
مثلا یک عمر بهارم باشی..
مثلا چهارفصل بهارت باشم..

.#طاهره_اباذری_هریس

‏رفتم لیزر لباسامو دراوردم رفتم دراز بکشم دیدم روسریم سرمه =)))))
‏یاد میا خلیفه افتادم .

✿ کپشن خاص ✿
زل زده بود به آبیِ تیـره یِ لاکم، پرسید: پرسپولیسی نبودی مگه خنگ جان؟ تا همین یکی دوسال پیش کلِ لباسات از روسری بگیر تا جـوراب کلا قـرمز بود چی شد یهـو....؟
یه نگاهی انداختم به صورتش و گفتم
من تا چـند سال پیش می گفتم
هیـچوقت عاشقِ یه مـرد چشم رنگی نمیشـم که سه تیغ و شیش تیغ میکنه صورتشُ یکمی هم لاغـره.....
تا اینکه تو اومدی
نمیدونم از کجا یهـو سبز شدی سرِ راهِ دلم، رفتی تو قلبم و جا خـوش کـردی
حالا قضیه این رنگم همیـنه
هیـچ خوشم نمیـومد از آبی، نه تیمش نه رنگش
ولی خُب
آدمیـزاده دیگه
یهـو تو یه لحظه، تو یه روز دلش میـره واسه یه رنگـی یه آدمـــی...
کاش فشـار قبـر همین قدر که لـه شدن تو بغلش شیرینـه
شیــرین باشه..
#فاطمه_صابری_نیا

روسری را پیش من وا کن ببین بانوی من

رقص موهای تو در دستم چه آسان میشود

#وحید_افسری

از همان روزی که دیگر وقتی مرا می‌دیدی روسری‌ات را مرتب میکردی ...
موهایت را از صورتت جمع می‌کردی و پشت گوشَت می‌انداختی ...
باید می‌دانستم که دیگر جای تمام عاشقانه‌های من هم
همان پشت گوشَت خواهد بود ...
#مسلم_علادی

.کپشن خاص.
طوفان های بسیاری از این جا گذر کرده اند
اما هیچکدام نتوانسته اند
حتی یک گل خشک از دامن تان کم کنند.

سرتان سلامت زنان سرزمینم
یک روز کشتی بزرگی خواهیم ساخت
و از طوفان هولناک ،خواهیم گذشت!

کشتی زیبا
با بادبانی از روسری های تان ...

#حسن_آذری

تو گل ها را آب می دهی
و من حسودی ام می شود

به پروانه ای که برای بوییدن تو
گل های روسری ات را

بهانه کرده است...

#رضا_باقری_فرد

گل‌های روسری‌ات را
کجای این شهر تکانده‌ای؟
که در تمام خیابان‌هایش،
" بهار" را به حراج گذاشته‌اند

#آرش_شریعتی