آدمهاوقتی می آيند
موسيقی شان راهم باخودشان می آورند
ولی وقتی میروند
با خودنمی برند!
آدمهامی آيند و می روند
ولی دردلتنگی هايمان
شعرهايمان
روياهای خيس شبانهمان میمانند
جا نگذاريد
وقتی که میرویددیگر
به خواب،خاطرهےآدم برنگرديد
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی رويا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بچه که بودم
پائیز با روپوش از راه می رسید.
بزرگ تر که شدم، پسر همسایه بود ؛
سربازی که
اسمم را توی کلاهش نوشته بود.
مادرش می گفت:
گروهبان جریمه اش کرده که هفت شب کشیک بدهد.
آن وقت ها
دوستت دارم ها را نمی گفتند ؛
کشیک می دادند...
شاعر: رويا شاه حسین زاده
لنانوشت:عجب شاه جمله ای! داره این شعر نو..."
آن وقت ها
دوستت دارم ها را نمی گفتند ؛
کشیک می دادند..."
اين سه نقطه را براي تو گذاشته ام...
هميشه اينها نشانه ي سانسور نيست
هزار حرف و تصوير و رويا در آن خوابيده
مثل من كه وقتــي نگاهت مي كنم
سه نقطه بيشتر نمي بينم:
تــــو ، من و خــــدا...
انسان غرق شود
قطعأ ميميرد
چه در ، دريا ، چه در رويا ، چه در دروغ ، چه در گناه چه در خوشي چه در قدرت چه در جهل چه در انكار چه در حسد چه در بخل چه در كينه چه در انتقام...
مواظب باشيم غرق نشويم ،
انسان بودن به تنهايي يك دين خاص است كه
پيروان چنداني ندارد .
گاندي
خداياااااااااااا
تو همين جايى هميشه
با تو شب,شکل يه روياست,
اخرين نقطه ى دنيا تو جهان من همين جاست!
تو همين جايي و هر روز من به تنهايى دچارم,
منو نزديک خودم کن تا تو رو يادم بيارم...!
يه شبايى تو زندگى هست كه
وقتى دفتر خاطرات زندگيتو ورق ميزنى به چيزايى ميرسى كه نميدونى تقديرت بوده يا تقصيرت...
به ادمايى ميرسى كه نميدونى دردن يا همدرد...
به لحظه هايى ميرسى كه هضمش واسه دل كوچيكت سخته و به دردايى ميرسى كه براى سن و سالت بزرگه...
به ارزوهايى كه توهم شد...
روياهايى كه گذشت....
به چيزايى كه حقت بود اما شد توقع...
و زخمهايى كه با نمك روزگار اغشته شد.....
و احساسى كه ديگران اشتباه مى نامند...
و دست آخر دنيايى كه بهت پشت كرده......
وبازهم انتهاى دفتر خودت ميمانى....
و زخمهايى كه روزگار پشت هم ميزند...
و سكوت هم دواى دردش نيست...
كاش دنيا مهربان تر بودى...
نگو دوستت دارم
انسان اين واژه ِ تَرَک خورده را باور مي کند . . .
دست و پاي قلبش را گم ميکند
انسان است ديگر ، عاشقي زود باور ، تقصيري ندارد . . .
از کاه ِ خيال ِ تو کوهي ميسازد بر فراز ِ روياهايش
ميشود ققنوسي ، خندان بر ميخيزد از خاکسترِ اندوهش . . .
آن وقت تو ميروي و او ميماند با روحي زخمي،
تو ميروي و او ميماند با آبله اي از جنس تنهايي بر پيشاني ِ چروک خورده اش
تو ميشوي شاه ِ قصه و او جذامي ِ طرد شده از افسانه ها
مي ميرد ، به همين آساني
نگو دوستت دارم . . .
♡ نگو . . .
"يه نفر...
يه جايي...
تمام روياهاش تويي...
وقتي كه به تو فكر ميكنه...
احساس ميكنه كه زندگي واقعا با ارزشه...
پس هر وقت دلت گرفت...
اين حقيقت رو به خاطر داشته باش...
يه نفر...
يه جايي...
بي قرارته..."
"يه نفر...
يه جايي...
تمام روياهاش تويي...
وقتي که به تو فکر ميکنه...
احساس ميکنه که زندگي واقعا با ارزشه...
پس هر وقت دلت گرفت...
اين حقيقت رو به خاطر داشته باش...
يه نفر...
يه جايي...
بي قرارته..."
من يه دخترم با عروسك هايم بازي كردم
با رويا هايم بزرگ شدم
با اشك هايم خو گرفتم
و
با حفظ ارزش هايم به اوج ميرسم
اين است دنياي دخترانه ي من...