•
مهربون باش هر قلبی کلی زخم داره که هیچوقت خونریزی ای نمیکنن :).
「♡」
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ریزیِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شبیه کوهی سخت و محکم ، استوار و پا برجا ، می ایستم ، در سخت ترین شرایط و سردترین شب ها و روزها ، دوام می آورم ، نمی شکنم ، نمی لرزم ، نمی ریزم ... ولی بعد از تمام تاب آوردن ها ، یک روز ، یک جا ، تمام خشم های ته گرفته و دغدغه های سرریز شده را از قله ی طاقتم بیرون می ریزم ، تمام سکوت های بیات شده ام را فریاد می کنم و چه منظره ی هولناکی ست فوران آتشفشانی که به خاموشیِ مداومش ایمان داشتند ... ولی آرام که گرفتم ؛ گدازه های خشم و ناامیدی ام ، زیباترین تندیس ها را ساخته اند و من باشکوه تر از همیشه ، ایستاده ام .
ایرادی ندارد اگر گاهی فرو بریزی و ناامید باشی ... که گاهی ناامیدی و ابراز درد ، بهترین تسکین است و بهترین شیوه برای دفع ضعف ها ، و رسیدن به نقطه ی تداوم و استحکامِ بیشتر ...
شاید اگر آتشفشان ها نبودند و اگر روزنه ای برای برون ریزیِ داغِ زمین نبود ؛ تمام کوه های جهان، فرو می ریختند ، تمام دریاها خشک می شدند و تمام اقیانوس ها می مردند . . .
#نرگس_صرافیان_طوفان . .
فکت :
برای اینکه بتونی روان یک نفر رو به هم بریزی اول باید براش مهم باشی
ما را شکستگی به نهایت رسیده است
چندان شکسته ایم که نتوان دگر شکست
.کاظم تبریزی
. بدون شرح, اثر دیود کولمن
#mim.
شبیه کوهی سخت و محکم ، استوار و پا برجا ، می ایستم ، در سخت ترین شرایط و سردترین شب ها و روزها ، دوام می آورم ، نمی شکنم ، نمی لرزم ، نمی ریزم ... ولی بعد از تمام تاب آوردن ها ، یک روز ، یک جا ، تمام خشم های ته گرفته و دغدغه های سرریز شده را از قله ی طاقتم بیرون می ریزم ، تمام سکوت های بیات شده ام را فریاد می کنم و چه منظره ی هولناکی ست فوران آتشفشانی که به خاموشیِ مداومش ایمان داشتند ... ولی آرام که گرفتم ؛ گدازه های خشم و ناامیدی ام ، زیباترین تندیس ها را ساخته اند و من باشکوه تر از همیشه ، ایستاده ام .
ایرادی ندارد اگر گاهی فرو بریزی و ناامید باشی ... که گاهی ناامیدی و ابراز درد ، بهترین تسکین است و بهترین شیوه برای دفع ضعف ها ، و رسیدن به نقطه ی تداوم و استحکامِ بیشتر ...
شاید اگر آتشفشان ها نبودند و اگر روزنه ای برای برون ریزیِ داغِ زمین نبود ؛ تمام کوه های جهان، فرو می ریختند ، تمام دریاها خشک می شدند و تمام اقیانوس ها می مردند . . .
#نرگس_صرافیان_طوفان . .
دشتهایی چه فراخ!
کوههایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی میآمد!
من در این آبادی، پی چیزی میگشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.
پشت تبریزیها
غفلت پاکی بود که صدایم میزد
پای نیزاری ماندم، باد میآمد، گوش دادم:
چه کسی با من، حرف میزد؟
سوسماری لغزید.
راه افتادم.
یونجهزاری سر راه.
بعد جالیز خیار، بوتههای گل رنگ
و فراموشی خاک.
لب آبی
گیوهها را کندم، و نشستم، پاها در آب:
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه.
چه کسی پشت درختان است؟
هیچ، میچرخد گاوی در کرت
ظهر تابستان است.
سایهها میدانند، که چه تابستانی است.
سایههایی بی لک،
گوشهی روشن و پاک،
کودکان احساس! جای بازی اینجاست.
زندگی خالی نیست:
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
آری
تا شقایق هست، زندگی باید کرد.
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا میخواند..
سهراب سپهری
کسی را میخواهم، نمییابمش
میسازمش روی تصویر تو
و تو با یک کلمه فرو میریزیاش
تو هم کسی میخواهی، نمییابیش
میسازیاش روی تصویر من
و من نیز با یک کلمه …
اصلا بیا چیز دیگری نسازیم
و تن به زیبایی ابهام بسپاریم
فراموش شویم در آنچه هست
روی چمنهای هم دراز بکشیم
به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم
بگذار دستهایم در آغوش راز شناور شوند
رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید!