امیدوارم یکی بیاد تو زندگیت
زخمهای روحت رو ببوسه .️
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زخمهای
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
با سادگی تمام بی صدا شکستیم
چه زخمهایی که از عزیزان خوردیم
اشکها راپشت لبخندی مخفی میکنیم
که خیلی درد می کند
و هیچ کس نمی فهمد
ما را درد همین نفهمیدن میکُشد
نه زخمها..
Maybe
He didn't like you
He was healing his wounds only by your side
شاید
دوستت نداشت
فقط کنارت زخمهایش را درمان میکرد!
پرنده ای هستم با تنی زخمی
اما عاشق
که شب ها لانه ی گرمی می خواهم
زخمهای تنم را با بوسه هایش
پانسمان کنم
آه طبیب دردهایم...!
آغوشت کجاست برای
درمان دردم ...
#زهرامحمدی
اولین بار که تو را دیدم
زخمی داشتی که از دیگری بود؛
من تو را با زخمهایت دوست داشتم...🩵.
Nobody is born with a thick skin. the scars they get become their armour
هیچکس پوست کلفت به دنیا نمی آید. زخمهایی که به دست می آورند تبدیل به زره آنها میشود
.࿐
Daha fazla yara alan kişiler
Diğerlerinin yaralarını daha iyi sararlar
کسایی که بیشترین زخمها رو میخورن بیشترین توانایی رو در تسکین زخمهای دیگری دارن
.࿐
. یہ شبایـــــے تو زندگے هست ڪہ
وقتے دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنے به چیزایـــــے میرسے ڪہ نمیدونے تقدیرت بوده یا تقصیرت...
به ادمایـــــے میرسے ڪہ نمیدونے دردن یا همدرد...
به لحظہ هایـــــے میرسے ڪہ هضمش واسہ دل ڪوچیڪت سختہ و بہ دردایـــــے میرسے ڪہ براے سن و سالت بزرگہ...
به ارزوهایـــــے ڪہ توهم شد...
رویاهایـــــے ڪہ گذشت....
بہ چیزایـــــے ڪہ حقت بود اما شد توقع...
و زخمهایـــــے ڪہ با نمــــــــــــــــــــڪ روزگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار اغشتہ شد.....
و احساسے ڪہ دیگران اشتباه مے نامند...
و دست آخر دنیایـــــے ڪہ بهت پشت ڪرده......
وبازهم انتهاے دفتر خودت میمانے....
و زخمهــــــــــایـــــے ڪہ روزگــــــــــــــــــــــــــــــــــار پشت هم میزند...
و سڪوت هم دواے دردش نیست...
کــــــــــــــــــــاش دنیــــــــــــــــــــا مهربــــــــــــــــــــان تــــــــــــــــــــر بــــــــــــــــــــودے...
.
با خاطراتِ زیادی زندگی میکنیم
که اگر به خودشان بود،
تا حالا هزار بار از خاطرمان رفته بودند...
اما ما نگهشان میداریم. مُدام مرورشان میکنیم.
همان یک لحظهی کوچک که روزی قلبمان را به نفسنفس انداخته.
همان خاطرههای ناچیز دوستداشتنی،
که مسکنِ زخمهای روزمرگیاند.
#سید_محمد_مرکبیان
ادامه ی بعضی مسیرها و رابطه ها ادامه ی آسیب است . آسیبی که خودمان انتخاب میکنیم به خودمان بزنیم . حواسمان به شواهد باشد .
و بیشتر از همه ، حواسمان به رویاپردازی هایی که ما را از دیدنِ حقیقتِ پیش رویمان ، دور میکند .
حواسمان به خودمان و زخمهایمان باشد . گاهی هیچکس در ادامه ی آسیب مقصر نیست ، غیر از خودمان و امید واهی خودمان به رخ دادنِ یک معجزه ی بزرگ ...
پونه مقیمی