پریشانی چو کامل گشت، خاطر جمع می‌گردد
به تارِ زلفِ او پیوند کن رگ‌های جانم را...

#نجیب_کاشانی


. .

‏ما رگِ جان را
به آن زلفِ پریشان بسته‌ایم...

#صائب_تبریزی

طاهره‌یِ قشنگم، آیا روزی خواهد رسید که دست کوچک تو تپش‌هایِ قلب محنت‌زده‌ی مرا احساس کند
و من زلف‌های زرین تو را ببویَم؟

از نامه‌های #غلامحسین_ساعدی به طاهره کوزه‌گرانی



. .

•
روز اول که سرِ زلفِ تو دیدمـ گفتم
که پریشانیِ این سلسله را آخر نیست

- حافظ

♡

•
روز اول که سرِ زلفِ تو دیدمـ گفتم
که پریشانیِ این سلسله را آخر نیست


. .

دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود
هوا گرفته یِ عشق از پیِ هوس نرود

به بوی زلفِ تو دَم می‌زنم درین شب تار
وگرنه چون سحَرم بی تو یک نفَس نرود

چنان به دامِ غمت خو گرفت مرغِ دلم 
که یاد باغِ بهشتش درین قفس نرود

#هوشنگ_ابتهاج

. کپشن خاص.

- اگر روزی بدست آرم سَرِ زلفِ نگارم را

شمارم مو به مو شرحِ غمِ شب‌هایِ تارم را

#عباس_صبوحی

- زلفِ کج بر چهره یِ خوبان
قیامت می‌کند..!

#صائب_تبریزی

- کاش از عمر،
شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنمِ زلفِ تو را،
نوشم و خوابم نبرَد..

#مهدی_اخوان_ثالث

✿ کپشن خاص ✿

شب فراق، تو گویی شبان پیوسته است!
که زلفِ هر شبی اندر شب دگر بسته است

دل از تمام علایق گسسته‌ام که مرا
خیال ابروی او پیش چشم‌، پیوسته است

نه خنجر و نه کمانست ابروان کجش
که در فضیلتِ رویَش دو خط برجسته است

ز سبز برگ خط البته آفتی نرسد
به گلبنی که برو صدهزار گل، رسته است

ز دولت سر عشقِ تو زنده‌ام‌، ور نه
هزار بار فزون مرگم از کمین جسته است

مباش تند و مغاضب که نعمت دو جهان
نتیجه‌ی رخ خندان و طبع آهسته است

ز روی درد نگه کن به شعر من‌، کِاین شعر
تراوش دل خونین و خاطر خسته است...

#ملک_الشعرای_بهار