یه جوری بگین "نه" که طرف حتی جرات نکنه درخواستش رو دوباره تکرار کنه.
یه جوری بگین "آره" که هر وقت خواستین بتونید اونو به " نه " تبدیل کنید.
آسایش دو گیتی خودتون و فرزندانتون به "هنر نه گفتن" بستگی داره. ..️
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زندانت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
در میان شعله های آتش
این غیرت و شرافت و مردانگی تو بود
که زبانه میکشید...
در عجبم
آن لحظه ای که جانت را کفِ دست گرفتی
به این فکر نکردی که فرزندانت
از گفتن " پدر " محروم میشوند..؟
به این فکر نکردی که همسرت
با نبودن ات چه خواهد کرد..؟
آسوده بخواب
که نامَت
از روی اتیکتِ لباس آتش نشانی پاک شد
تا در آسمان این سرزمین حک شود.
تو شهید شدی
که " از خود گذشتگی " زنده بماند.
#علی_سلطانی
#آتش_نشانی_شغل_نیست_عشق_است
مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.
اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.
هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.
یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.
هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.
از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.
در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.
وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟"
هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.
هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.
وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.
راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.
هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.
شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.
هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر . به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.
چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.
وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.
هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.
وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن.
در حمام آواز بخوان.
در روز تولدت درختی بکار.
طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.
بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.
فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.
ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.
هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.
هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.
فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.
از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.
فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند .
بزرگی را گفتند ؛
تو برای تربیت فرزندانت چه می کنی؟
گفت: هیچ کار...!
گفتند: مگرمیشود؟
پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟
گفت: من در تربیت خود کوشیدم، تا الگوی
خوبی برای آنان باشم.
فرزندان ؛ راستی گفتار و درستی رفتار
پدر و مادر را می بینند، نه امر و نهی های
بیهوده ای که خود عمل نمی کنند...
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری.
همسر او گفت: همه آنها را، بزرگشان و کوچکشان، دختر و پسر، همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم.
شوهر گفت : چگونه دل تو برای همه آنها جا دارد؟
همسر جواب داد: این خلقت خدا است که دل مادر برای همه فرزندان خود وسعت دارد.
مرد لبخندی زد و گفت: اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چهار زن همزمان وسعت دارد.
...
خدایش بیامرزد. روش والایی در قانع کردن داشت. لیکن موقعیتش در آشپزخانه غلط بود.
مراسم آن تازه در گذشته، صبح و بعد از ظهر فردا جهت عبرت سایرین برگزار می شود!!!
بــــــخوان .... شاید لازمت شوند !
=================================
مهم نیست چه سنی داری
هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر. . .
اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد
تلفن را قطع کن. . .
هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد
نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی داني. . .
یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی
نوعی شانس و اقبال است. . . !!
هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است
خودش این را می داند. . .
از صمیم قلب عشق بورز. . .
ممکن است کمی لطمه ببینی،
اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است. . .
در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن. . . !
وقتی از تو سوالی را پرسیدند
که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو:
"برای چه می خواهید بدانید؟"
هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن. . .
هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن. . .
وقتی احساس خستگی می کنی
اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی
و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش ،
آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای. . .
هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور. . .
راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن. . . .
هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر. . .
شغلی را انتخاب کن که روحت را هم
به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد. . .
سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "
هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. . .
به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد !
چتری با رنگ روشن بخر. . .
پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است
و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد. . .
وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور. . .
هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن. . .
وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی
رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن. . .
در حمام آواز بخوان. . .
در روز تولدت درختی بکار. . .
طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت
خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند. . .
بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر. . .
فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی!
ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن. . .
هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند. . .
شیر کم چرب بنوش. . .
هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو
اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد. . .
فروتن باش !
پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود. . . .
از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.
فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود
که برای رسیدن به آن تلاش می کنند .
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری
همسر او گفت همه آنها را بزرگشان و کوچکشان دختر و پسر همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم.
شوهر گفت : چگونه دل تو برای آنها همه جا دارد.
همسر جواب داد: این خلقت خدا است که مادر دلش برای همه فرزندان خود وسعت دارد.
مرد لبخندی زد و گفت: اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چهار زن همزمان وسعت دارد.
خدایش بیامرزد روش والایی در قانع کردن داشت لیکن موقعیتش در آشپزخانه غلط بود.
فال طنز ازدواج پسران مجرد!!! خیلی باحاله بخونین حتما!
فروردین : 46 بار به خواستگاری میری و جواب رد می شنوی اما در 47 امین بار در حالیکه در اوج ناامیدی هستی جواب بله رو میگیری و در کنار همسرت سالها به خوبی و خوشی زندگی می کنی.
اردیبهشت : تا یکسال دیگه با دختر مورد علاقه ات ازدواج می کنی اما هنوز به شش ماه نکشیده بینتون اختلاف می افته و کار به طلاق می رسه . دختره مهریه اش که 3000 سکه طلا هستش رو اجرا می زاره و تو به زندان می افتی تو زندان معتاد میشی و هرویین مصرف می کنی و بعد از چندسال تحمل سختی و رنج در گوشه زندان میمیری.
خرداد : تا دو سال دیگه ازدواج می کنی و با یک دختر بسیار زیبا که خیلی هم دوستش داری اما شب عروسی موقعی که می خوای بری رو تخت پات به لبه تخت گیر می کنه و می افتی سرت می خوره به پایه تخت و درجا میمیری
تیر : ازدواج موفقی خواهی داشت و در تمام دوران زناشویی بمعنای کامل کلمه زن ذلیلی . تمامی کارهای خانه از قبیل پختن غذا و شستن ظرفها و جاروب زدن خانه و شستن لباس بچه ها با تو هستش . خانومت همیشه با شیلنگ تو رو کتک می زنه . اگه غذایی که می پزی بد مزه باشه زنت قابلمه رو به فرقت می کوبه .
مرداد : احتمالاً بختتو بستن به خواستگاری هر دختری که میری به هفته نکشیده یه خواستگار عالی واسش میاد و عروس میشه . کم کم معروف میشی به بخت گشای دخترای ترشیده .
شهریور : یه شب که داری با موتورت میری خیابون گردی تو یک خیابون تاریک میبینی یک ماشین با شدت به یک دختره می زنه و فرار می کنی . سریع مثل قهرمانان فیلمای هندی میپری دختره رو بغل می کنی و می بری به بیمارستان و خلاصه نجاتش می دی اما دختره به کما رفته و پلیسا هم فکر می کنن تو باهاش تصادف کردی و میگیرن زندانت می کنن . بعد از 3 ماه دختره بهوش میاد و میگه تو چه فداکاری کردی و پدر و مادرش میان تو رو آزاد می کنن . بابای دختره یک کارخونه دار میلیاردره و میگه پسرم خیلی ازت خوشم میاد و دوست دارم دومادم بشی و خلاصه دوماد میشی و تا آخر عمر فقط می خوری و می خوابی و سفر خارج میری.
مهر : عاشق دختری میشی که فکر می کنی اونم تورو خیلی دوست داره و بعد از یک دوران عاشقی سخت بالاخره به خودت جرات میدی و میری خواستگاری دختره اما دختره یک سیلی آبدار می زنه تو گوشت و میگه بی ناموس من تو رو مثل داداشم دوست داشتم اما تو سو استفاده کردی و تو تا آخر عمر دیگه ازدواج نمی کنی.
آبان : چپ و راست واست دوست دختر ردیف میشه و همیشه 30 - 40 تا دوست دختره آن لاین داری و 50 - 60 تا هم آف لاین . همه عاشقتن و می خوان زنت بشن اما تو اصلاً علاقه ای به ازدواج نداری و سرانجام در سن 35 سالگی به علت مصرف زیاد دوست دختر سکته می کنی و میمیری.
آذر : سه بار ازدواج می کنی و از هر زنت صاحب 9 فرزند میشوی . همه زنهات تو رو از خودشون بیشتر دوست دارن و همیشه بهت میگن سرورم اگه چیزی میل دارین واستون بیارم. هر سه زنت تو یک خونه در کنار هم زندگی می کنن و اصلاً باهم مشکلی ندارن . کار بیرون از خانه هم انجام نمی دی فقط سرماه به سرماه میری پول یارانه ات رو میگیری (فکر کنم 31 نفر هستین هر کدوم 45 هزار تومان اوه چقدر میشه) کلاً آدم خوشبختی هستی .
دی : میری خواستگاری دختر همسایه تون و با هم نامزد میشین بعد از شش ماه دختره مریض میشه و کم کم کور میشه اما تو بخاطر پیمانی که با او بستی باهاش ازدواج می کنی و سالها با هم زندگی می کنین .
بهمن : با دختره مورد علاقه ات نامزد میشین و بعد از 3 سال دوران نامزدی شیرین موقع عروسی سر سفره عقد عاقد سه بار از دختره می پرسه آیا حاضره زن تو بشه و اون میگه نه
اسفند : یک روز اتفاقی چشمت به پیر زن همسایه می افته و ناخودآگاه عاشقش میشی و موضوع رو به مامانت میگی اما اونا مخالفت می کنن و میگن این سن مامان بزرگتو داره اما تو میگی مهم عشق و تفاهمه که ما داریم سن و سال که مهم نیست و با مخالفت شدید پدر و مادر با هم ازدواج می کنین اما شب عروسی عروس از شدت خوشحالی سکته می کنه و می میره.
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید
کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری ؟
همسر او گفت همه آنها را بزرگشان و کوچکشان،
دختر و پسر همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم
شوهر گفت : چگونه دل تو برای آنها همه جا دارد
همسر جواب داد :
این خلقت خدا است که مادر دلش برای همه فرزندان خود وسعت دارد
مرد لبخندی زد و گفت :
اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چهار زن همزمان وسعت دارد
خدایش بیامرزد روش والایی در قانع کردن داشت ،
لاکن موقعیتش در آشپزخانه غلط بود
مراسم آن تازه در گذشته صبح و بعد از ظهر فردا برگذار می شود !