‏یکی از سمی‌ترین احساسات در یک رابطه ( والدین و فرزندان، زوجین، دوستی، همکاری و... ) احساس ناامنی و ترس از حرف زدن به دلیل استفاده از حرف‌های خودت علیه خودت هست

A relationship is like a couple holding hands . Although the hands are different and imperfect, they still fit together perfectly.

رابطه مانند زوجی است که دست یکدیگر را گرفته اند.
اگرچه دست ها متفاوت و ناقص هستند، اما هنوز هم کاملا در کنار یکدیگر متناسب هستند.

‌‌‌‌‌‌.࿐

‏تو خیابون راه میرم و زوجین رو میبینم!
‏سوالم از خودم اینه که:
‏فقط من خار دارم؟

اسفند
خواهش پسر بچه ای ست وسط پیاده رو که:
"ماهی قرمز می خواهم!"
شوق زوجی ست که در شلوغ ترین عصر شهر به دنبال لباس نامزدی، مغازه ها را می گردند.
حال خوش دستفروشی ست که می تواند چند روزی بی دغدغه ی مامورین بساط کند.
قول پدری ست به دخترش که:
"بازار شب عید خوب است؛ لباس عیدت جور است!"
امید یک بیمار سرطانی ست به بهار؛ به رویش دوباره ی موهایش.
غرغر دخترکی ست که به اجبار مادر باید دستی به سر و روی اتاقش بکشد!
شک و تردید پیچاندن کلاس ها:
"از بیستم یا بیست و پنجم؟"
اسفند
عطر گندم هایی که کم کم باید سبز شوند...
عطر خوشی است!
بوی عیدی بوی کاغذ رنگی...

زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: "این چاه واقعا کار می کنه!"