در حسرت گذشته ماندن، چيزی جز از دست دادن امروز نيست؛
تو فقط يكبار هجده ساله خواهی بود..
يكبار سی ساله...
يكبار چهل ساله...
و يكبار هفتاد ساله...
در هر سنی كه هستی، روزهایی بی نظير را تجربه می كنی، چرا كه مثل روزهای ديگر، فقط يكبار تكرار خواهد شد.
هر روز از عمر تو زيباست و لذتهای خودش را دارد،
به شرط آنكه زندگی كردن را بلد باشی...
" امروز را زیبا زندگی کن "
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زيباست
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
در حسرت گذشته ماندن، چيزی جز از دست دادن امروز نيست؛
تو فقط يكبار هجده ساله خواهی بود..
يكبار سی ساله..
يكبار چهل ساله..
و يكبار هفتاد ساله..
در هر سنی كه هستی، روزهایی بی نظير را تجربه می كنی، چرا كه مثل روزهای ديگر، فقط يكبار تكرار خواهد شد.
هر روز از عمر تو زيباست و لذتهای خودش را دارد،
به شرط آنكه زندگی كردن را بلد باشی...
امروز را زیبا زندگی کن..
ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗـــﻮ ﺯﻳﺴﺘﻦ
ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗـــﻮ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﻴﺪﻥ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺗــــﻮ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ!
ﮐـﺎﺵ
ﺑﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﺻﺪﺍﻗﺖ و ﻳﮑﺮﻧﮕﮯ ﻣﻴﺮﺳﻴﺪﯼ..
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﯽ ﻣﺮﺯ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ!
و ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻣﻴﺪﻳﺪﯼ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﻴﺘﭙﺪ.
my” love” is non stop like ”sea”
its ”trust” like ”blind”
its”shine” like ”star”
its”warm” like ”sun”
its” soft” like ”flower”
AND
its ” beautiful” like ”u”
عشـــــــــ ❤ـــــــــــق مثل دريا هرگز متوقف نميشه.
عشــــــــ ❤ــــــــق مثل يه آدم کور اطمينان ميکنه.
عشـــــــــ ❤ـــــــــق مثل ستاره ميدرخشه.
عشـــــــــ ❤ــــــــــــق مثل خورشيد گرم ميکنه.
عشـــــ ❤ــــــــق مثل گل ها لطيفه.
و
عشــــــــ ❤ــــــــق درست مثل تـــــــــ ❤ــــــــــــو زيباست
گاهي خدا درها رو ميبنده و پنجره ها رو قفل مي کنه
زيباست اگه فکر کني شايد بيرون
طوفانه و خدا ميخواد از تو محافظت کنه
پاييز بهار من است، نه بهاري سبز که بهاري رنگارنگ.
پاييز فصل من است، فصل رويش، فصل شکفتن...
خزان، بهار احساس است، بهار تنهايي...
موسم رويش جوانههاي احساس...
و چه زيباست موسم برگريزان...
آنگاه که خش خش برگهاي زرين به زير پاي عابران،
نغمه محزون کلاغهاي سرو نشين،
صداي زوزه باد وزنده از لابلاي تن نيمه عريان درختان،
ملودي شاهکارترين سمفوني طبيعت را مينوازند،
شور و حرارتي وصف ناپذير درون خستهام را فرا ميگيرد.
درحالي که چشمان غرق در شورم؛
نظارهگر رقص برگهايي است که از فراز به فرود ميرسند
تا با خاموشي خود حياتي دوباره به جسم بيجان
تک درخت نارون باغچه حياط پشتي دهند؛
گريههاي دل امانم نميدهد، نه از اين مرگ غريب –
که خود آغازي است بر اين پايان عجيب –
که از شوق رستن و پرواز بر فراز حصار تنگ تن...
آري من خزان را دوست دارم...
من اين رقص مرگ را دوست دارم...
من اين هزار رنگي را دوست دارم...
من از فراسوي اين سکوت فريادها دارم...
از پس اين هياهوي خزان و از رهگذر باد وزان به انتظار سکوت مينشينم.
لب فروبسته و با زبان بيزباني همنواي مرغ دل،
شعر دفتر عشق را زمزمه ميکنم...
پاييز فصل زیبايی و دوست داشتنی من...
فصل تولد من
فصل تولد توست......!( یه سال گذشت هنوز نفهمیدم تو کیه )
رسيدن فصل پائیز و مهرباني مبارك ( البته هنوز نیومده)
دوست مجازي من! چند وقت است برايت مينويسم و توميخواني و گاهي تو مينويسي و من ميخوانم... دوست مجازي من! اين روزها درد دلهايمان را به زبان نمي آوريم، تايپ ميکنيم مانده ايم اگر اين دنياي مجازي نبود،روي ديوار چه کسي مينوشتيم، نامت زيباست اما افسوس مجازي هستي پشت هر يک از اين نوشته ها يک نفر نشسته است،ميخواند،فکر ميکند،گاهي هم گريه ميکند،يا ميخندد ولي ميدانم قدر تمام لبخندهايش تنهاست اگر همدمي داشت که مجازي نميشد دوست مجازي من بودنت را قدر ميدانم....
در جستجوي قلبِ زيبا باش نه صورتِ زيبا
زيرا هر آنچه زيباست هميشه خوب نميماند
امـا آنچه خوب است هميشه زيباست . . .
گاهي خداوند درها و پنچره ها را به رويت مي بندد
;
;
;
;
زيباست كه اينگونه فكر كني، شايد بيرون طوفان است!