I am so lonely that I am not even with myself.
I don't know how I lived my life with myself...
چنان تنهای تنهایم، که حتّی نیستم با خود
نمی دانم که عُمری را چگونه زیستم با خود...
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زیستم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
چنان تنهای تنهایم،
که حتی نیستم با خود
نمیدانم که عمری را،
چگونه زیستم با خود
این دگر من نیستم من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم....
چنان تنهای تنهایم
که حتی نیستم با خود
نمیدانم که عمری را
چگونه زیستم با خود
#مهدی_اخوان_ثالث
مینویســـــــم نامـــــــه و
روزی از اینجا میروم
با خــــــیال او ولی
تنهای تنها میروم
مینویسم من کــــــــــه
عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن ،
حالا که دیگر نیستم....
دانشکده فنی و مهندسی:
پیش بینی سال 1439 شمسی یعنی 35 سال بعد.
عید نوروز سال 1439 هست، من اکنون ۵۵ ساله هستم آنقدر پیر شدم که دیگه توان حرف زدن و ایستادن ندارم ۸۰ ساله به نظر مي رسم! بيماري وخيم كليه دارم، چون آب اندكي مي نوشم و می دانم كه زمان زيادی از عمرم باقي نمانده. امروزه من يكي از پيرترين افراد جامعه هستم. به ياد دارم وقتي كودكي بودم همه چيز خيلي متفاوت بود. بچه های ۳۰ ساله من الآن، ۵۵ ساله بنظر می رسند. من از آب تنی در رودخانه ها و دوش گرفتن و ماندن چند ساعتی زیر دوش حمام لذت مي بردم! اما امروزه با یک لیتر آب باید دوش بگیرم و بدون استفاده از آب سرم ر ا تميز نگه دارم. در آن زمان ما، ماشين هایمان را با آب لوله كشي مي شستیم! امروزه بچه ها باور نمی كنند كه ما آب را اين چنين اسراف مي کردیم. من هشدارهايی را كه در آن می گفتند آب را هدر ندهيد، به خاطر مي آورم. اما هيچ كس توجه نمی كرد و فكر مي كردیم كه آب هرگز تمام نمی شود. امروزه تمام رودخانه ها، سد ها، درياچه ها و ساير منابع آب تمام يا خشكيده اند يا آلوده شده اند. صحراهای بزرگ جايگزين مناظر طبيعي اطراف ما شده اند. ۱۸ استان از ۳۱ استانی که در سالهای 1394 داشتیم الان دیگر لم یزرع و غیرقابل سکونت بوده و در تمام مناطق که وضعیت بیابانی و کویری دارند. عفونت هاي گوارشی، بيماری های پوستی و ناراحتی های سيستم كليوی عامل اصلی مرگ و مير شده است. صنعت به خاطر عدم تامین آب مورد نیاز نیمه تعطیل شده و بيكاری چشمگير است؛ كارخانجات تصفيه آب كه آب قابل شرب از فاضلاب و آب های آلوده توليد می كنند، مراكزاصلی اشتغال شده اند. هرج و مرج و حمله برای تهیه ی آب در خيابان ها رواج يافته و امری عادی شده بیشتر تنش های بین المللی بر سر منابع آب هست. سرانه آب ما زیر ۳۰۰ متر مکعب در سال رسیده که در سال 1394 درحدود ۱۷۰۰ متر مکعب بود. هشتاد درصد غذای انسان ها در روز از مواد مصنوعی تهيه می شود و میوه ها گلخانه ای هستند. در گذشته مقدار آب توصيه شده براي شرب هر فرد، 8 ليوان آب بود اما امروزه من فقط یک ليوان آب می نوشم. لباس ها اکثرا جهت صرفه جوی در مصرف آب يكبار مصرف هستند كه آن هم باعث افزايش مقدار زباله ها شده است. ما مجبوريم از سپتيك تانك ها برای فاضلاب استفاده كنيم چون سيستم های تصفيه فاضلاب شهری به دليل كمبود آب كار نمی كنند. مقاومت بدنی انسان ها نيز تحليل رفته است و چين و چروك ناشی از كم آبي در پوست انسان ها زياد شده است، بسياری از بچه ها با عقب ماندگی و جهش های ژنتیکی ناشی از آلودگی آب و مواد غذایی متولد می شوند. WHO این موضوع را به ایران در سال ۲۰۰۷ بعد از مطاله دشت خوزستان و در سال ۲۰۱۰ بعد از خشکی هامون هشدار داده و در سال ۲۰۱۵ نیز در مسئله خشکی دریاچه ارومیه اخطار مجدد داده شده که مردم و دولت مردان اعتنایی به هشدارهای جهانی ندارند، به طوریکه یک مسئله ساده سیاسی انتخاباتی! را میلیون ها بار مهمتر از این دانستند. شبکه های ارتباطی مشغول سیاسی کاری و سیاست بازی بودند که نتیجه ی آن امروزه موجب تنش آبی با کشور های همسایه زیاد هست. تمام اکوسیستم های آبی از بین رفته است. نفس کشیدن مشکل شده و هوای آلوده و توده هوای گرد و خاکی بیداد می کند. بیماریهای تنفسی زیاد شده، مراتع و جنگل ها نابود شده یا در حال نابودی هستند. من احساس گناه می كنم، چون به نسلي تعلق دارم كه ويرانی محيط زيست را سبب شده و يا حداقل به توصيه های صرفه جويی آب توجهی نكرديم و امروزه فرزندان ما بهای بسيار سنگينی ر ا براي آن پرداخت می كنند. صادقانه بگويم مردم اشتياق و امیدی برای زندگی ندارند و مهمتر از همه، تخريب محيط زيست به نقطه ی غير قابل برگشتی رسيده است . آه كه چقدر دلم می خواهد كه برگردم و مردم آن زمان را مجبور كنم كه اين موضوع را بفهمند كه هنوز فرصتی برای حفظ سرزمین و كره زیستمان زمين داشتيم. با اين دل نوشته، من می خواهم وجدان شما و تمام مسئولین را در خصوص منابع طبيعي بيدار كنم . اين يك شوخی نيست، امروزه اين واقعيت زندگی ماست بنابراين كاری برای فرزاندانتان انجام دهيد و زندگی را به ميراث بگذاريد و حق زندگی را از آیندگان دریغ نکنیم.
.بهار می اید
سالی نو و عیدی نو.
زمستان کوله بار نه چندان برفی اش را بست
و در روزهای پسین نیز وداع برفی اش را با شهرمان کرد.
گویی می خواست به همه ی ما که در میان روزمرگی ها و مشغله ها سردرگمیم،
یادآوری کند که من زمستان بودم که در میان شما ـ نه چندان پرقدرـ مدّتی را زیستم
و اکنون با شما وداع می کنم.
زمین هم، همان روزها ـ و البتّه پیش تر هاـ
لباس سفیدش را از تن بدر آورد و خود را آماده ی پوشیدن لباس سبزش کرد.
گویی دیگر خسته شده بود و نای بودن با لحظات بی برف و باران زمستان را نداشت
و به بهاری شدنش اصرار می ورزید؛ در حسرت لباس سبزش بود
بیقرار سبز شدن بود، بیقرار بهاری شدن.
بیقرار قدوم کوچک و رنگین شکوفه ها.
زمین از نو شروع کرد بیاین ما هم از نو شروع کنیم و بهاری شویم
دلم را ، دلم را ، دلم را ببر
به هر جا که می خواهی ، آنجا ببر
دلم را از این کوچه ی بی عبور
به آبی ترین شهرِ رویا ببر
مگر آفتابی شود چشمهام
مرا آن سویِ آسمان ها ببر
دلِ خانه زاد و غریبِ مرا
برایِ تماشایِ صحرا ببر
کویرانه با خویشتن زیستم
نگاهِ مرا سمتِ دریا ببر
گرفتارِ امروزِ مُردابی ام
شبانه مرا سویِ دریا ببر
کجا می روی ، عشق ! بی من مرو
بمان با دلم یا دلم را ببر
عاغا سر کلاس زیست دبیر محترم چند نفر رو انداخت بیرون دو دقیقه بعد یکی از بچه ها در زد گفت اقا اجازه هس کتاب زیستمو وردارم دبیر گفت تو خو درس نمی خونی کتاب میخای چیکار طرف گفت اقا بیرون هوا سرده میخایم اتیش روشن کنیم
پسره با سن دادشش رو هم نمیشه 13 سال استاتوس زد
Galexy S4 یا I-Phone
کدومش
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمیرم !!
... من سن او بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم، حموم که میخواستم برم با خودم میبردم ، بعدش تشت رو آب میکردم با کله میرفتم توش و ساعتها به شادی میزیستم …