به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
سایهها با رویا، بوی گلها
که بوی گل، ناله مرغ شب، تشنگیها بر لب
پنجهها در گیسو، عطر شب بو
بزن غلتی اطلسیها را، برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی میخواند، سایهای میماند، مست و تنها ...
نگاه تو، شکوهی آه تو، هرم دستان تو
گرمی جان تو، با نفسها
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
ابر بارانزا شب، بوی دریا
به ساحلها، موج بیتابی را
در قدمهای پا، در وصال رویا
گردش ماهیها، بوسه ماه ...
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ساحلِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اونقدری که تهرانیها کنار ساحلِ دریای خزر عکس دارن خود شمالیها ندارن.
"الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها"
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
نه آدابی، نه ترتیبی، که حکم عاشقی حُب است
ندارد عشق جایی بین توضیحالمسائلها
به ذکر «یاعلی» آغاز شد این عشق پس غم نیست
اگر "آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"
همین که دل به لبخند کسی بستند فهمیدند
"جرس فریاد میدارد که بربندید محملها"
به یُمنِ ذکر «یازهرا»یشان شد باز معبرها
"که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها"
به گوش موجها خواندند غواصان شب حمله:
"کجا دانند حال ما سبکبالان ساحلها"
شب حمله گذشت و بعد بیست و هفت سال امروز
چنین _با دستِ بسته_، سر برآوردند از گِلها
چگونه موج فتنه غرق خاک و خونشان کرده
که بیتاب است بعد از سالها از داغشان دلها
و راز دستهای بسته آخر فاش شد آری
"نهان کی مانَد آن رازی کزو سازند محفلها؟"
شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند
"متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها"