خوب من ، هنر در فاصله هاست ...
زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم .
تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی .
کسی که تو از من می خواهی بسازی
یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت .
من باید بهترین خودم باشم برای تو
و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من ....
خوب ِ من ، هنرٍِِ عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
زندگی ست دیگر...
همیشه که همه رنگهایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سازها
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تمام سازهای دنیا هم بنوازند
دلم به رقص در نخواهد آمد!!
من فقط به " ساز آمدنت "
می رقصم....
ا╅┅┅┄┄┄─
هیچ مترسڪی را
شبیه گرگ نساختند
شبیه پلنگ یا خرس هم نساختند
به گمانم...
ترسناڪ تر از آدمیزاد نیافته اند
مترسڪ سازها...!
زندگی ست دیگرهمیشه که
همه ی رنگهایش جور نیست
همه سازهایش کوک نیست
باید یادگرفت باهرسازش رقصید
حتی با ناکوک ترین ناکوکش
اصلا رنگ و رقص و ساز و
کوکش را فراموش کن...
زندگی ست دیگر...
همیشه که همه رنگهایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،
به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،
حواست باشد به کوتاهی زندگی،
به پاییزی که رفت ،
زمستانی که دارد تمام می شود کم کم،
ریز ریز،
آرام آرام،
نم نمک...
زندگی به همین آسانی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف است،
بدون ابر بدون بارندگی.
هر جور که باشی می گذرد،
روزها را دریاب...
انکه واقعادوستت دارد
به سازارام بودنت کفایت دارد
وهرگزنمیخواهد "رقاصه"سازهایش باشی
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم:
هر دو شکستیم، تو قلب مرا من غرورم را
هر دو رقصیدیم، تو با دیگری من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم، تو با من من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بریم، تو به "حماقت" من، من به "پست" بودن تو
دیوانه امـ میخـوانیـد
گاهــــی که از سـر بغـضـــ
گریـــه میکنمــــ
مجنـونـمـــ میخوانیــد
ای جـــماعـــــــت!
سازهایـــتــــان را کــــوکـــــ کنـــــید
تا به هر سـازی که شــما میخواهــید برقصمــــــ…
آنکه واقعا تو را دوست دارد به ساز آرام بودنت کفایت میکند و هرگز نمیخواهد رقاصه ی سازهایش باشی …
دیوانه امـ میخـوانیـد
گاهــــی که از سـر بغـضـــ
گریـــه میکنمــــ
مجنـونـمـــ میخوانیــد
ای جـــماعـــــــت!
سازهایـــتــــان را کــــوکـــــ کنـــــید
تا به هر سـازی که شــما میخواهــید برقصمــــــ…