کپشن های مربوط به ساعتي

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ساعتي

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

شخصي کفشش را براي تعمير نزد کفاش مي برد.
کفاش نگاهي به کفش کرده مي گويد: اين کفش سه کوک مي خواهد و اجرت هر کوک ده تومان مي شود که درمجموع خرج کفش مي شود سي تومان.
مشتري قبول مي کند. پول را مي دهد و مي رود تا ساعتي ديگر برگردد و کفش تعمير شده را تحويل بگيرد.
کفاش دست به کار مي شود. کوک اول، کوک دوم و در نهايت کوک سوم و تمام.
اما با يک نگاه عميق در مي يابد اگر چه کار تمام است ولي يک کوک ديگر اگر بزند عمر کفش بيشتر مي شود و کفش، کفشتر خواهد شد. از يک سو قرار مالي را گذاشته و نمي شود طلب اضافه کند و از سوي ديگر دو دل است که کوک چهارم را بزند يا نزند.

او ميان نفع و اخلاق و ميان دل و قاعده ي توافق مانده است. يک دوراهي ساده که هيچ کدام خلاف عقل نيست. اگر کوک چهارم را نزند هيچ خلافي نکرده؛ اما اگر بزند به انسانيت تعظيم کرده.
اگر کوک چهارم را نزند روي خط توافق و قانون جلو رفته؛ اما اگر بزند صداي لبيک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد.

دنيا پر از فرصت کوک چهارم است. و من و تو کفاش هاي دو دل...

قديما شبا تو بالا پشت بوم ميخوابيديم و ستاره ها رو مي شمرديم و دلمون به وسعت يه آسمون بود.
اين روزها چشم ميندازيم به سقف محقر اطاقمون و گرفتاريامونو مي شمريم!

قديما يه تلويزيون سياه و سفيد داشتيم و يه دنياي رنگي،
اين روزا تلويزيوناي رنگي و سه بعدي و يه دنياي خاكستري!

قديما اگه نون و تخم مرغ تموم ميشد راحت مي پريديم و زنگ همسايه رو هر ساعتي از شبانه روز مي زديم و كلي باهاش مي خنديديم
اين روز ها اگه همزمان در واحد اونا باز شه بر ميگرديم تا كه مجبور نشيم باهاش سلام عليك كنيم!

قديما از هر فرصتي استفاده مي كرديم كه با دوستا و فاميل ارتباط داشته باشيم چه با نامه چه كارت و چه حضوري.
اين روزها با "بهترین دستگاه های رسانه ای" هم ارتباط با هم نداريم!

قديما تو يه محله جديد هم كه مي رفتيم با دقت و اشتياق به همه جا نگاه مي كرديم.
اين روزها دنيا را از پشت دوربيناي عكاسي و فيلمبرداري مي بينيم!

قدیما یه پنجشنبه جمعه بودو یه خونه پدر بزرگ با فکافامیل این روزا پر از تعطیلی ولی کو پدربزرگ؟؟کو اون فامیل کو اون خونه ؟؟؟

قديما تو قديما موند..

ديشب يه چند ساعتي کولر روشن بود.

به بابام گفتم چرا پا نميشي کولرو خاموش کني؟!؟!

گفت : خستم پسر مي فهمي؟

خستـــــــــــه!

اتوبوس با سر و صداي زيادي در حرکت بود. يکي از مسافران پيرمردي بود که دسته گل سرخ بسيار زيبايي در دست داشت.
نزديک او دختر جواني نشسته بود که مرتب به گل هاي زيباي پيرمرد نگاه مي کرد.
به نظر مي رسيد از آنها خيلي خوشش آمده است.
ساعتي بعد اتوبوس توقف کرد و پيرمرد بايد پياده مي شد.
پيرمرد بدون مقدمه چيني دسته گل را به دختر جوان داد و گفت:
مثل اين که شما گل رز دوست داريد .فکر مي کنم همسرم هم موافق باشد که گل ها را به شما بدهم.به او خواهم گفت که اين کار را کردم.
دختر جوان گل ها را گرفتخیلی خوشحال شده بود . پيرمرد پياده شد و اتوبوس دوباره به راه افتاد
دختر جوان که بيرون را نگاه مي کرد ؛ پيرمرد را ديد که وارد قبرستان کنار جاده شد.
بهترين و زيباترين چيزهاي دنيا را نه مي توان ديد و نه مي توان لمس كرد ، بايد در درون احساسشان کرد.


هميشه نمي شود
زد به بي خيالي و گفت:
تنهـــــــــــا آمده ام ? تنهـــــــا مي روم...
يک وقت هايي
شايد حتي براي ساعتي يا دقيقه اي...
کم مي آوري
دل وامانده ات
يک نفر را مي خواهد!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

شخصي, کفشش, براي, تعمير, کفاش, نگاهي, کرده, گويد, خواهد, اجرت, تومان, درمجموع, مشتري, قبول, ساعتي, ديگر, برگردد, تحويل, بگيرد, نهايت, تمام, عميق, يابد, بزند, بيشتر, کفشتر, قرار, مالي, گذاشته, اضافه, چهارم, نزند, ميان, اخلاق, قاعده, توافق, مانده, دوراهي, ساده, کدام, خلاف, نيست, خلافي, نکرده؛, انسانيت, تعظيم, قانون, رفته؛, صداي, لبيک, آسمان, دنيا, فرصت, قديما, بالا, ستاره, شمرديم, دلمون, وسعت, آسمون, روزها, ميندازيم, محقر, اطاقمون, شمريم, تلويزيون, سياه, سفيد, داشتيم, دنياي, رنگي, روزا, بعدي, خاكستري, تموم, ميشد, راحت, پريديم, همسايه, شبانه, زديم, باهاش, خنديديم, همزمان, واحد, اونا, ميگرديم, مجبور, نشيم, سلام, عليك, كنيم, فرصتي, استفاده, كرديم, دوستا, فاميل, ارتباط, داشته, باشيم, نامه, كارت, حضوري, بهترین, دستگاه, رسانه, نداريم, محله, جديد, رفتيم, اشتياق, دوربيناي, عكاسي, بينيم, قدیما, پنجشنبه, جمعه, بودو, خونه, بزرگ, فکافامیل, تعطیلی, پدربزرگ, موند, ديشب, کولر, روشن, بابام, گفتم, نميشي, کولرو, خاموش, خستم, فهمي, خسته, اتوبوس, زيادي, حرکت, مسافران, پيرمردي, دسته, بسيار, زيبايي, نزديک, دختر, جواني, نشسته, مرتب, رسيد, آنها, خيلي, خوشش, آمده, توقف, بايد, پياده, بدون, مقدمه, چيني, داريد, همسرم, موافق, باشد, بدهم, خواهم, کردم, گرفتخیلی, خوشحال, دوباره, افتاد, بيرون, وارد, قبرستان, کنار, جاده, بهترين, زيباترين, چيزهاي, توان, درون, احساسشان, هميشه, خيالي, تنها, هايي, شايد, دقيقه, آوري, وامانده,