. لستسکند، مرجع مقایسه و خرید تورهای مسافرتی
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - استانبول
urls.st/q22tv
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - دبی
urls.st/w33yj
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - تایلند
urls.st/d5kir
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - آنتالیا
urls.st/mij6m
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - کیش
urls.st/wqgo6
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - قشم
urls.st/gswwr
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - وان ترکیه
urls.st/5y9vs
.تورهای ۳ تا ۵ ستاره - مشهد
urls.st/y0fu8
. تورهای ۳ تا ۵ ستاره - ارمنستان
urls.st/u3ec4
.مشاهده قیمت سایر تورها.
urls.st/jwrgu
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سایر
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
چگونه شدیم آنچه هستیم
کوروش
. نام کوروش بصورت سایروس یا سیروس در کشورهای غربی برای نامگذاری پسران بکار میرود. نام داریوش هم در مقیاسی کمتر چنین است.
. خیابانها و تندیس هایی بنام کوروش در چند شهر جهان وجود دارد
.آرامگاه کوروش سالها محل زنجیرزنی و حصور دسته های عزاداری محرم بود
.پایه گذاری امپراتوری هخامنشی بدست کوروش معادلات جهانی قدرت را بهم ریخت
. پیتاگورس (فیثاغورث)- بودا و کنفسیوس در این سده پدید آمدند
. در اروپا هیچ دولت مطرحی وجود نداشت جز دولت شهرهای یونان
دنیا به زنهای مقاوم نیاز دارد؛ زنهایی که بیتوجه به محیط پیرامونشان، مشتاق، سرزنده و پرانرژی هستند؛ زنهایی که از گفتن حقیقت یا بیان اعتقاداتشان نمیترسند؛ سرشار از استعداد، عاطفه و مهربانی هستند؛ خودشان را با مردها مقایسه نمیکنند یا با سایر زنها نمیجنگند، بلکه همهی انسانها را همانطور که هستند، میبینند و همواره در جستوجوی زندگی بهتر و عشق پایدار هستند.
#ماری_فرلئو
دنیا به زن های مقاوم نیاز دارد.
زن هایی که بی توجه به محیط پیرامونشان، سرزنده و پر انرژی هستند.
زن هایی که از گفتن حقیقت،
بیان اعتقاداتشان، نمیترسند...
زن هایی که سرشار از استعداد، عاطفه و مهربانی اند. خودشان را با مردها مقایسه نمیکنند، با سایر زن ها هم نمیجنگند. بلکه همه انسان ها را همان طور که هستند میببنند و همواره در جستجوی زندگی بهتر و عشق پایدار هستند...
_ماری فرلئو
✿ کپشن خاص ✿
داستان آدمهایی که به دنبال خوشبختی هستن و پیداش نمیکنن؛
اگر در این راه شکست میخورن، برای اینه که از خوشبختی مفهومی در ذهن دارن که از دیگران برگرفتهاند و با واقعیت آنها همخوانی ندارد؛ مثل پول، ازدواج موفق، معشوقه خوش اندام، ماشین کورسی، آپارتمانهای بزرگ دو طبقه در پاریس ..
مفاهیم قراردادی، این آدمها علیرغم موفقیتشون خوشبخت نیستن، چون خوشبختی دیگران رو زندگی میکنن،
خوشبختی از نظر سایرین ...
. #اریک_امانوئل_اشمیت
نزدیک شدن فصل پاییز رو اول به سیگاریا بعد به سایر اقشار جامعه تبریک میگم
.حکایت
زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد. آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند.
زاهد گفت:
اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا
می کنم خرت سنگ بشود.....
آسیابان گفت:
تو که چنین مستجاب الدعوه
هستی دعا کن گندمت آرد
ﭼﺮﺍ "ﺷﯿﺮ" ﺭﺍ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ؟!
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ :
ﻧﻪ ﺑﺪﻥ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩ ی ﮔﻮﺭﯾﻞ،
ﻧﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﺎﺯﻭی ﺧﺮﺱ،
ﻧﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﭘﻠﻨﮓ،
ﻧﻪ ﺧﯿﺰ ﺁﻫﻮ،
ﻧﻪ ﺩﺭﻧﺪﮔﯽ ﮔﺮﮒ،
ﻧﻪ ﺷﮑﻤﺒﺎﺭﮔﯽ ﮐﻔﺘﺎﺭ،
ﻧﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﮔﺮﯼ ﺭﻭﺑﺎﻩ
ﻭ ﻧﻪ........
را ندارد.
ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺳﺒﺐ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ "ﺷﯿﺮ" ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ؟!
"ﺷﯿﺮ" ﺭﺍ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺧﺼﺎﯾﺺ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ "ﺳﻄﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ" ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺯﯾﺮﺍ :
ﺷﯿﺮ ﺗﺎ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺷﮑﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
(ﺩﺭﻧﺪﻩ ﺧﻮ ﻧﯿﺴﺖ)
ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺷﮑﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﯿﺎﺯﺵ
(ﻃﻤﺎﻉ ﻧﯿﺴﺖ)
ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﯿﺪ ﺍﻧﺘﺤﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
(ﺿﻌﯿﻒ ﮐﺶ ﻧﯿﺴﺖ)
ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻣﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺭ ﺭﺍ انتخاﺏ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
(ﺭﺣﻢ و شفقت ﺩﺍﺭﺩ)
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﮐﻨﻨﺪ
(ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺷﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ)
ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻭ ﯾﺎ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺳﺎﯾﺮ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭد
(ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﻭ ﺳﻔﺮﻩ ﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ)
ﻭ در ﺁﺧﺮ ﺑﻮﻗﺖ ﮐﻬﻮلت ﻭ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ....
اینجاست که می گویند :همیشه "ﺷﯿﺮمرد" ﺑﺎﺷﯿﺪ!
هر قدر، انسان شریف تر و نجیب تر و حساستر باشد از جنایت دیگران بیشتر رنج میبرد،
و این دو علت دارد یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمی بیند
و دیگر اینکه منتظر نیست که سایرین با او عملی کنند که خود او با سایرین نکرده است.
در جنگ جهانی اول در حالی که نیمی از شب گذشته بود ارتش انگلستان در حال عملیات در جنگل بودند که ناگهان یکی از سربازها درون باتلاق افتاد. فرصتی برای نجات وی نبود و بقیه بی توجه به او به نبرد ادامه دادند. سرباز ساندرز به سمت فرمانده رفت و از او اجازه خواست تا برگردد و دوست خود را از باتلاق نجات دهد. فرمانده پاسخ داد: بی تردید دوست تو مرده و ارزشش را ندارد که در این موقعیت جان خود را به خطر بیاندازی. با این حال ساندرز اصرار کرد و سرانجام فرمانده اش را راضی نمود.’ساندرز به سوی دوست خود برگشت و با تلاش زیاد توانست او را از باتلاق نجات داده و تا موقعیت جدید سربازان با خود بیاورد. وقتی او همراه با دوست نجات یافته خود به سایرین رسید، فرمانده به سرعت سرباز زخمی را معاینه کرد و با تاسف رو به ساندرز گفت: گفتم که ارزشش را نداشت. متاسفانه دوستت مرده است و تو هم برای نجات او زخم های زیادی برداشته ای. ساندرز در حالی که چشمانش پر از اشک شده بود رو به فرمانده اش گفت: ارزشش را داشت، وقتی که به او رسیدم هنوز زنده بود، رو به من کرد و گفت: دوست من، می دونستم که هیچ وقت تنهایم نمی گذاری.