تنها از یک نفر
نمیتوان سبقت گرفت:
از آن کسی که
به راه خودش میرود ...
"لئو تولستوی"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سبقت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میگن : تنها از یک نفر نمیتوان سبقت گرفت ، از آن کسی که به راه خودش میرود
هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
سکوتي طولاني داشت
و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد
تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت....
عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.
پيران را بسيار اکرام مي کرد و
با کودکان بسيار مهربان بود....
" الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. "
ﻣﺘﻦ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﻯ ﺷﻴﻄﺎﻥ :
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺘﻌﺎﻝ
ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻰ ﺑﻴﺸﺘﺮﻯ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺣﻘﻴﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺠﺎﻧﺐ ﺳﺒﻘﺖ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻨﺪﻩ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﺎﮔﺮﺩﻯ ﻧﻤﺎﻳﻢ. ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻴﻢ ﺁﻥ ﻣﻴﺮﻭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ ﺍﻳﻨﺠﺎﻧﺐ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﻫﻨﺪ، ﻟﺬﺍ ﺧﻮﺍﻫﺸﻤﻨﺪﻡ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﻯ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻓﺮﻣﺎﻳﻴﺪ.
ﺑﺎ ﺗﺸﻜﺮ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﺟﻴﻢ
����������
توی عید با دوستام داشتیم با ماشین میرفتیم شمال..
یه دفعه یه کامیون ازمون سبقت گرفت و شروع کرد به بوق زدن
.
.
.
.
دوستم گفتم:دیوانه روانی...
یه دفعه دیدیم پشت کامیون نوشته:
خودتی :|
يكيو دوست داشتم.
اونقدر بهش فكر كردم
كه تصورى كه ازش داشتم
از خود واقعيش سبقت گرفت
بعدها...
ديگه خودشو دوست نداشتم.
تصور ذهنى خودمو دوست داشتم!
مریلین مونرو
وقتی بی حوصلگی ها از تو جلو می زند
وقتی برای باختن از خودت هم سبقت می گیری
وقتی بهانه پشت بهانه تو را به زانو در می آورد
چه به دعا و چه به رفتن به روزی که از اول هم می دانی انتهایش به دست تعمیر است
زمستان و پاییز و تابستان برایت فرقی ندارد
تو هر کجا که باشی هوای دلت گرفته است
رو می زنم به آسمان ، کمی بارانش را
برای ضیافت امشب به من قرض دهد ..
ضیافت امشب یعنی
دستانم را صرف فعل گرفتن کنی تا
آغوشم دوباره به حق دار برسد ..
آغوشمــ...ـان ..
آغوشمـــان را
در نزول باران به هم جولان دهیم ،
در شبی که دلخوش به نگاه هم
پشت به شعور شهر می کنیم .. و
می ایستیم روی خیال تخت شده از لمس یکدیگر ..
و با اشک های محکوم به شوق
از رویا سبقت می گیریم .. و
باور می کنیم هنوز
رؤیایی از زندگی در ما هست
که ارزش دیدن داشته باشد ..
{ حمیدرضا هندی }
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان میخندیم چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ میکنیم و چه ارزان به اخمی میفروشیم لذت باهم بودن را چه زود دیر میشود و نمیدانیم که فردا می آید و شاید ما نباشم پس مهربانی را همیشه به خاطر بیاور,و به خاطر بسپار,و درخاطرت بماند
اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هرچی از ماشین ها سبقت می گیریم ، اول نمی شیم …