شاید به روز حشر شود دستگیر ما
پاداش آنکه دست سبویی گرفتهایم
#طالب_آملی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سبوی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بر دست کدامین پیر، این توبه نصیبت شد؟
گفتم:
به سبوی پر،
بر دست تهیدستی
#مهدی_اخوانثالث
یک نفس، باتوکشیدن، به جهان می ارزد ..."
ساعتی با تو ، به صدسال زمان می ارزد ...."
لحظه ای خیره به چشمان تو و مست شدن
به سبوی همه ی باده کشان می ارزد ...!
غنچه ی خنده ،که بر روی لبت می شکفد ..."
به هزاران گل لبخند زنان می ارزد ..."
ارزش بودن همراه تو، درمقیاسی ست ...
که به اندازه ی هرگنج نهان می ارزد ...!
تابشی را که نگاهت به دلم می ریزد ...
به شب و گنبد الماس نشان، می ارزد ..."
عشق تا در بزند، دل به تپش می افتد ..
تپش عشق ، به شور وهیجان می ارزد ....
عاشقی ، باگذر عمر ندارد ربطی ..."
عشق، در منظرچشم همگان می ارزد
شعله ی آتش عشقم منگر بر رخ زردم
همه اشکم همه آهم همه سوزم همه دردم
چون سبویی که شکسته ست و رخ چشمه نبیند
کو امیدی که دگرباره همآغوش تو گردم
یک نفس با تو کشیدن
به جهان می ارزد
ساعتی با تو
به صدسال زمان می ارزد
لحظہ ای
خیره به چشمان تو
و مست شدن
به سبوی همه ی باده کشان می ارزد...
من همین یک دانه دل دارم بفرما بشکنش__ کوزه ای از آب و گل دارم بفرما بشکنش__ تو سبوی آرزوهای مرا بشکسته ای__ هرچه بادا باد این هم دل بفرما بشکنش
خوشبختی یعنی نشستن در کنار کسی که دوستش داری حتی بر روی نیمکت فرسوده پارک
خوشبختی یعنی گرفتن دستهایش حتی در ارزانترین رستوران شهر
خوشبختی یعنی شنیدن نامت از لبان کسی که خیلی دوستش میداری
خوشبختی نوشیدن باده مهربانی از سبوی نوازش دستان توست
خوشبختی ِمن به حضور ِ مهربان تو پیوند خورده است و بی تو ممکن نیست
مستی به شکستن سبویی بند است
هستی به بریدن گلویی بند است
گیسو مفشان ، توبه ی ما را مشکن
چون توبه ی عاشقان به مویی بند است !
حقيقت نه به رنگ است و نه بوی
نه به های است و نه هوی
نه به اين است و نه اوی
نه به جام است و سبوی.
به تو سر بسته و در پرده بگويم
تا کسی نشنود اين راز گهربارِ جهان را
انچه گفتند و سرودند, تو آنی
خود تو جام جهانی
تو ندانی تو ندانی که خود, آن نقطه ی عشقی
تو خودت باغ بهشتی
به تو سوگند به تو سوگند که اين راز شنيدی و نترسيدی و بيدار شدی
تا بر در خانه ی متروکه ی هر کس ننشينی و به جز روشنيه پرتو خود هيچ نبينی و گل وصل نچينی
نه که جزئی، نه چون اب در اندام سبويی خود اويی خود اويی.
به خود آی!!!!