کپشن های مربوط به سحرگاه

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سحرگاه

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

‏صبح که خانه را ترڪ میکنم
جوانم و شب پیر به خانه باز میگردم
با اندوهے هزار ساله ،
چهار دیوارے خانه ام آرام و صبور
پذیراے پیرمردے است
که سحرگاهان جوان برمے خیزد.

.عباس کیارستمی

همه یِ هستیِ من آیه ی تاریکی ست
که ترا در خود تکرارکنان
به سحرگاهِ شکُفتن ها و رُستن هایِ ابدی خواهد برد.

#فروغ_فرخزاد

✿ کپشن خاص ✿

من
پری کوچک غمگینی را می‌شناسم
که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی‌لبک چوبین
می‌نوازد آرام ، آرام

پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه می‌میرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد.

#فروغ_فرخزاد

ای جام شب تار و تیره ی من
ای بهترین لحظه هایم
ای سحرگاه سرزده و رفته ی من
بی تو
بی عطر تنت
بی غم بودنت
بی تب تند نگاهت
من چه دارم
ای جام خالی ز شراب احساس
بی تو من چه دارم:)

#فرزانه

گفت:
شبی دل خویش می‌طلبیدم و نیافتم.
سحرگاه ندایی شنیدم که ای بایزید!
به جز از ما چیز دیگری می‌طلبی!
تو را با دل چه کار است ...

وك كن ساعت خويش !
اعتباري به خروسِ سحري، نيست دگر
دير خوابيده و برخاسـتنـش دشـوار است
كوك كن ساعت خويش !
كه مـؤذّن، شبِ پيـش
دسته گل داده به آب
و در آغوش سحر رفته به خواب
كوك كن ساعت خويش !
شاطري نيست در اين شهرِ بزرگ
كه سحر برخيزد
شاطران با مدد آهن و جوشِ شيرين
دير برمي خيزند
كوك كن ساعت خويش !
كه سحرگاه كسي
بقچه در زير بغل،
راهي حمّامي نيست
كه تو از لِخ لِخِ دمپايي و تك سرفه ي او برخيزي
كوك كن ساعت خويش !
رفتگر مرده و اين كوچه دگر
خالي از خش خشِ جاروي شبِ رفتگر است
كوك كن ساعت خويش !
ماكيان ها همه مستِ خوابند
شهر هم . . .
خوابِ اينترنتي عصرِ اتم مي بيند
كوك كن ساعت خويش !
كه در اين شهر، دگر مستي نيست
كه تو وقتِ سحر، آنگاه كه از ميكده برمي گردد
از صداي سخن و زمزمه ي زيرِ لبش برخيزي
كوك كن ساعت خويش !
اعتباري به خروسِ سحري نيست دگر
و در اين شهر سحرخيزي نيست
و سـحر نـزديک است

و دل ، لرزان ، هراسان ،‌ چهره پر بیم
به گور سرد وحشت زا نظر دوخت
شرار حرص آتش زد به جانش
طمع در خاطرش صد شعله افروخت
به هر لوح و به هر سنگ و به هر گور
زده تاریکی و اندوه شب ،‌ رنگ
نه غوغایی ، به جز نجوای ارواح
نه آوایی ، مگر بانگ شباهنگ
به نرمی زیر لب تکرار می کرد
سخن های عجیب مرده شو را
که : با این مرده ، دندان طلا هست
نمایان بود چون می شستم او را
فروغ چند دندان طلا را
به چشم خویش دیدم در دهانش
ولی ، آوخ ! به چنگ من نیفتاد
که اندیشیدم از خشم کسانش
کنون او بود و گنج خفته در گور
به کام پیکر بی جان سردی
به چنگ افتد اگر این گنج ، ناچار
تواند بود درمان بهر دردی
به دست آرد گر این زر ، می تواند
که سیمی در بهای او ستاند
وزان پس کودک بیمار خود را
پزشکی آرد و دارو ستاند
چه حاصل زین زر افتاده در گور
که کس کام دل از وی بر نگیرد ؟
زر اینجا باشد و بیماری آنجا
به بی درمانی و سختی بمیرد ؟
کلنگ گور کن بر گور بنشست
سکوت شب چو دیواری فرو ریخت
به جانش چنگ زد بیمی روانکاه
عرق از چهرهٔ بی رنگ او ریخت
ولی با آن همه آشفته حالی
کلنگی می زد از پشت کلنگی
دگر این ، او نبود و حرص او بود
که می کاوید شب در گور تنگی
شراری جست از چشم حریصش
چو آن کالای مدفون شد نمودار
دلش با ضربه های تند می زد
به شوق دیدن زر در شب تار
دگر این او نبود و حرص او بود
که شعف و ترس را پست و زبون کرد
کفن را پاره کرد انگشت خشکش
به بی رحمی سری از آن برون کرد
سری کاندر دهان خشک و سردش
طلای ناب بود ... آری طلا بود
طلایی کز پیش جان عرضه می کرد
اگر همراه با صدها بلا بود
دگر این او نبود و حرص او بود
که کام مرده را ونسرد ، وا کرد
وزان فک کثیف نفرت انگیز
طلا را با همه سختی جدا کرد
سحرگاهان به زرگر عرضه اش کرد
که : بنگر چیست این کالا ، بهایش؟
محک زد زرگر و بی اعتنا گفت
طلا رنگ است و پنداری طلایش



{طلا رنگ است - سیمین بهبانی}

وقتی که او هست
اجابت معنای سوره ناس می شوم
آواز سحرگاه حنجره بلبل می شوم
علت مستی شراب می شوم
ابر می شوم
دف می شوم
همسایه ی دل با صفای دانه های انار می شوم
خودش
خوب می داند
که
در زمین منهای وجود او
ساکن متروک ترین
سیاره از
کهکشان راه شیری می شوم !

ای مالک اگرنیمه شب کسی را درحال گناه دیدی سحرگاه باهمان چشم به اوننگر...که شاید توبه کرده باشد
..امام علی (ع)خطاب به مالک اشتر

من

پری کوچک غمگینی را

میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد

و دلش را در یک نی لبک چوبین

مینوازد آرام ، آرام

پری کوچک غمگینی

که شب از یک بوسه میمیرد

و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد



"فروغ فرخزاد"

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

خانه, میکنم, جوانم, میگردم, اندوهے, هزار, ساله, چهار, دیوارے, آرام, صبور, پذیراے, پیرمردے, سحرگاهان, برمے, خیزد, عباس, کیارستمی, هستیِ, تاریکی, تکرارکنان, سحرگاهِ, شکُفتن, رُستن, هایِ, ابدی, خواهد, کپشن, کوچک, غمگینی, میشناسم, اقیانوسی, مسکن, دارد, نیلبک, چوبین, مینوازد, بوسه, میمیرد, دنیا, تیره, بهترین, لحظه, هایم, سرزده, رفته, بودنت, نگاهت, دارم, خالی, شراب, احساس, فرزانه, خویش, میطلبیدم, نیافتم, ندایی, شنیدم, بایزید, دیگری, ساعت, خويش, اعتباري, خروسِ, سحري, نيست, خوابيده, برخاستنش, دشوار, مؤذّن, دسته, داده, آغوش, شاطري, شهرِ, بزرگ, برخيزد, شاطران, جوشِ, شيرين, برمي, خيزند, بقچه, راهي, حمّامي, لِخِ, دمپايي, سرفه, برخيزي, رفتگر, مرده, كوچه, خالي, جاروي, ماكيان, مستِ, خوابند, خوابِ, اينترنتي, عصرِ, بيند, مستي, وقتِ, آنگاه, ميكده, گردد, صداي, زمزمه, زيرِ, سحرخيزي, نزديک, لرزان, هراسان, چهره, وحشت, دوخت, شرار, جانش, خاطرش, شعله, افروخت, غوغایی, نجوای, ارواح, آوایی, بانگ, شباهنگ, نرمی, عجیب, دندان, نمایان, شستم, فروغ, دیدم, دهانش, نیفتاد, اندیشیدم, کسانش, کنون, خفته, پیکر, سردی, افتد, ناچار, تواند, درمان, دردی, سیمی, بهای, ستاند, وزان, کودک, بیمار, پزشکی, دارو, حاصل, افتاده, نگیرد, اینجا, باشد, بیماری, آنجا, درمانی, سختی, بمیرد, کلنگ, بنشست, سکوت, دیواری, ریخت, بیمی, روانکاه, چهرهٔ, آشفته, حالی, کلنگی, نبود, کاوید, تنگی, شراری, حریصش, کالای, مدفون, نمودار, ضربه, دیدن, زبون, پاره, انگشت, خشکش, رحمی, برون, کاندر, سردش, طلای, طلایی, عرضه, همراه, صدها, ونسرد, کثیف, نفرت, انگیز, زرگر, بنگر, چیست, بهایش, اعتنا, پنداری, طلایش, سیمین, بهبانی, وقتی, اجابت, معنای, سوره, آواز, حنجره, بلبل, مستی, همسایه, صفای, دانه, انار, خودش, داند, زمین, منهای, وجود, ساکن, متروک, سیاره, کهکشان, شیری, مالک, اگرنیمه, درحال, گناه, دیدی, باهمان, اوننگر, شاید, توبه, کرده, امام, خطاب, اشتر, فرخزاد,