تمومِ آدمایِ دنیا حقِ اینو دارن که تویِ بعضی از مقاطع زندگیشون ندونن که از دنیایِ به این بزرگی چی میخوان، حق دارن سردرگم بشن، راهشونو گم یا فراموش کنن، ناامید بشن، کفر بگن، همهچیز و از دست رفته و بیفایده ببینن. سرد و بیروح باشن و عصبانی. این حال مثل یه مرخصی از همهی ابعاد زندگیه . . .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سردرگم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آدمهای موفقی که سه سال دیگه قراره ببینی، اونایین که الان وظایفِشون رو هر روز با حالِ بد، با بیحسی، با بیانگیزگی، با مود بد، با دلِ شکسته، با بیحوصلگی، با درد، با استرس، با مریضی، با سردرگمی انجام میدن.
اونا منتظرِ حالِ خوب نمیمونن!!!
ماندن در سرگردانی،
فرسایشی بیپایان است
چون برگ معلقی در باد
که نه ریشهای دارد و نه مقصدی
رفتن هرچند که دشوار،
اما گاه یگانه راه رهاییست
چه سود از حضوری که
جز سردرگمی ثمری ندارد؟
من رفتنی را میپسندم
که شکوه یقین در آن باشد
نه ماندنی که در هالهای
از تردید رنگ ببازد
#رامین_وهاب_راوی
اشکالی نداره اگه سردرگمی؛
تو قبلا هیچوقت این چیزا رو تجربه نکرده بودی.
اشکالی نداره اگه سردرگمی
تو قبلا هیچوقت این چیزارو تجربه نکرده بودی!
On the road to success, there's a curve called failure, a loop called confusion, speed bumps called friends and red lights called enemies.
در مسیر موفقیت، منحنی به نام شکست، حلقهای به نام سردرگمی، سرعتگیرهایی به نام دوستان و چراغهای قرمز هایی به نام دشمن وجود دارد.
همیشه گفتم. زندگی خیلی عجیبه، تا قبل اینکه تصمیمی بگیری یا به نتیجهای برسی هیچ نشونهای نیست و سردرگمی. ولی کافیه دست به انتخاب بزنی و تصمیم بگیری و به نتیجه برسی، اونوقته که از بیربطترین جاها هم نشونههای عجیب و غریب در تایید و ردش میخوره تو صورتت!
وقتی کسی رو رها میکنین توضیح بدین دلیلتون چیه؛ کاری نکنید که اون شخص سردرگم بشه و دنبال نقص تو وجودش بگرده، خودشو لایق یه رابطه ندونه و تو تنهایی حبس بشه، از خودش بدش بیاد و تو این حس نفرت غرق بشه؛
این حس ناکافی بودن نابودش میکنه…
. .
وقتی یکیو رها میکنین توضیح بدین دلیلتون چیه کاری نکنید که اون شخص سردرگم شه و در به در دنبال نقص تو وجودش بگرده، خودشو لایق یه رابطه ندونه و تو تنهایی حبس شه، از خودش بدش بیاد و تو این حس نفرت غرق شه.
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی »
غمی هزاران سال سردرگم و بی وطن بود، بهدنیا آمدنم تندارش کرد.