در حضور او،
برای اولین بار،
از سکوت لذت بردم.
او مثل دست سردی بود روی
پیشانی داغ!
. پایان تنهایی
. #بندیک_ولس
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سردی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
من اصلا آدم سردی نیستم، تو اون آدمی نیستی که باهاش گرم بگیرم.
ی سری حرفارو که میشنوی وسط جهنمم باشی از سردی میلرزی...
.࿐
زنها در عاشقی صبورند
ولی در خیانت سنگدلان بیمروت
اگر دل دادند و سردی دیدند
خیلی زود قلبشان را پس میگیرند
مرز بین عشق و تنفر در قلب یک زن
اعتماد است و بس ...
عادت کرده ام
به کم بودنت !
به دوست داشتنی
که برای من نیست !
عادت کرده ام بروی
برگردی . . .
ببخشم و باز تکرار کنم
این حماقت بی پایان را
عادت کرده ام به
سردیِ مطلقی که دلم را میلرزاند
نامهربانم !
روزی تا ابد خواهی رفت . . .
و برایت خواهم نوشت :
"گاهی هم ترک عادت موجب مرض نمیشود"
اهل شعرم
اهل تنهایی و درد . . .
پیشه ام فریاد است
کاسبم ؛ کاسب دل . . .
صادراتم شادی ؛ وارداتم غم و درد
دوستانی دارم سردتر از سردی برف
گاه گاهی یخشان میشکند . . .
گاه گاهی دلشان می سوزد . . .
ولی از روی ترحم !
سرزمینی دارم مردمانش همه دوست
ولی از روی ریا . . .
#سهراب_سپهری
همه آدما توقع دارن همیشه خوب باشی بگی بخندی و کنارشون باشی، ولی درک اینو ندارن که یه موقع هایی میشه که حتی از سایه خودت رو دیوارم متنفر میشی و فقط نیاز داری تنها باشی با هیچکس حرف نزنی و جواب هیچکسم ندی، هیچکس نمیفهمه شاید مشکلی تو زندگیت داری که گاهی وقتا ناراحتی، حوصله نداری و سردی، فقط فکر خودشونن که چجوری از تنهایی دربیان وقتیم که تایم ناراحت بودنت طولانی شه میگن اره یکی بهتر پیدا شده یا داره بیخودی ناله میکنه به نظر من خیلی خوب میشد که ادما ندونسته حرفی رو نزنن، زود قضاوت نکنن و بفهمن ما خودمونو نمیگیریم در اصل ما تو خودمون میریم.
الان اونجام که فریدون مشیری میگه:
«رک بگویم از همه رنجیدهام
از غریب و آشنا ترسیدهام
بیخیالِ سردیِ آغوشها
من به آغوش خودم چسبیدهام»
میتونم درحد مرگ بدجنس و خشن باشم، به اندازهی یه آبنبات شیرین باشم، به سردی آب باشم و بیتفاوت باشم، بهشدت خبیث و بد ذات باشم، یا مثل یه سرباز وفادار باشم. همهش به خودت بستگی داره.
. .
•
فریدون مشیری :
رک بگویم از همه رنجیدهام از غریب و آشنا ترسیدهام بی خیالِ سردی آغوشها من به آغوش خودم چسبیده ام 🤎
「♡」