"تو از چشمهایِ من سرریز میشوی.."
"میگویم: تو قشنگی، خیلی قشنگی. چشمهات مثل یک دشتِ ناشناس که مرد شب مهتاب به آن رسیده باشد. مرد دوست دارد که به آن زُل بزند و تویِ سیاهیاش دنبال رد چشمهای، یا پریدنِ «پری شاهرخ»یی بگردد تا سپیدهی سحر.
از این چشمها، مرد هیچوقت خسته نمیشود. فهمیدن دارند، ستاره دارند.."
#شهریار_مندنیپور
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سرریز
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شیر که جوش آمد، شروع میکند به سرریز شدن، اگر به موقع برسی و قبل از اینکه از دهانهی ظرف، بیرون بریزد شعلهاش را کم کنی و به موقع آن را هم بزنی، دیگر نه سرریز میشود، نه به مرز سرریز شدن میرسد.
در زندگی هم, آدمها به موقعش نیاز به محبت و توجه ما دارند. که اگر به موقع و در همان زمان طلایی حضور داشتهباشیم و به موقع، حرفهایی که باید را بزنیم، آرام میگیرند و درد از آستانهی طاقت فراتر رفته را با نیروی عشق، مهار میکنند، تا مرز از کوره در رفتن و فروپاشی پیش نمیروند و باز میگردند به نقطهی ثبات روانی و احساس غنای درونی، مانع از احساس بیپناهی و اندوهشان میشود.
به موقع حضور داشته باشیم و به موقع، حرفهایی که باید را بزنیم و به موقع برای دوست داشتنِ آدمها اقدام کنیم...
نرگس_صرافیان_طوفان
. .
شبیه کوهی سخت و محکم ، استوار و پا برجا ، می ایستم ، در سخت ترین شرایط و سردترین شب ها و روزها ، دوام می آورم ، نمی شکنم ، نمی لرزم ، نمی ریزم ... ولی بعد از تمام تاب آوردن ها ، یک روز ، یک جا ، تمام خشم های ته گرفته و دغدغه های سرریز شده را از قله ی طاقتم بیرون می ریزم ، تمام سکوت های بیات شده ام را فریاد می کنم و چه منظره ی هولناکی ست فوران آتشفشانی که به خاموشیِ مداومش ایمان داشتند ... ولی آرام که گرفتم ؛ گدازه های خشم و ناامیدی ام ، زیباترین تندیس ها را ساخته اند و من باشکوه تر از همیشه ، ایستاده ام .
ایرادی ندارد اگر گاهی فرو بریزی و ناامید باشی ... که گاهی ناامیدی و ابراز درد ، بهترین تسکین است و بهترین شیوه برای دفع ضعف ها ، و رسیدن به نقطه ی تداوم و استحکامِ بیشتر ...
شاید اگر آتشفشان ها نبودند و اگر روزنه ای برای برون ریزیِ داغِ زمین نبود ؛ تمام کوه های جهان، فرو می ریختند ، تمام دریاها خشک می شدند و تمام اقیانوس ها می مردند . . .
#نرگس_صرافیان_طوفان . .
جنبه محبت نداریم.
ظرفیتمون که تکمیل شه،
غرورمون سرریز میشه،
و سیل بیتفاوتیمون
آدمای مهربونو غرق میکنه.
آروم که گرفتیم،
هاج و واج دنبال محبت میگردیم.
کلا آدمای عجیبی هستیم.
..
یک وقتهایی هست که باید بگذاری موسیقیای که دوستاش داری و باهاش خاطره ساختهای، با صدای بلند در خانه پخش شود. چای دم کنی و بگذاری نتها در چای سرریز شوند. آنوقت دو تا چای بریزی و بگذاری روی میز و با غیاب دیگری حرف بزنی.
هی حرف بزنی با کسی که آن سوی میز ننشسته است ...
..
حرفها اگر جان داشتند، ریشههای نازک گیاهی بودند که نفوذ میکنند در خاک تن.
آدم با حرف زدن احیا میشود. این را منِ آدمگریز میگویم.
هر بار از گفتگوی دو نفرهمان برمیگردم، انگار آن چاه سرریز شده دوباره خالی میشود و دنیا بهاندازهی زمانی که بر ما گذشت، تحملپذیر.
میدانم که در این گفتگوها چیزی هست. برخلاف همهی وقتها، در جوار یار موافق، دلم میخواهد وراجی کنم چون همهی کلمهها، حتی بیهودهترینشان از میان قلبمان عبور میکنند و عاری از همهی چیزهایی هستند که در مناسبات اجتماعیمان تلاش میکنیم، حفظشان کنیم.
انگار ادامه پیدا میکنی در آدمی که رازهایت را با خودش میبرد. انگار هستیات وجه تازهای پیدا میکند وقتی فاش میکنی خودت را و غریقِ رنگهایی میشوی که از کلمههای دیگری در تو میریزد.
با هم حرف بزنید
✿ کپشن خاص ✿
جنبه محبت نداریم
ظرفیتمان که تکمیل شد
غرورمان سرریزمیشود
و سیل بی تفاوتیمان
افرادمهربان راغرق میکند!
آرام که گرفتیم
هاج و واج دنبال محبت میگردیم
آدمهای عجیبی هستیم...!
نرگس صرافیان طوفان
جنبه محبت نداریم
ظرفیتمان که تکمیل شد
غرورمان سرریز می شود
و سیل بی تفاوتیمان
افراد مهربان را غرق می کند...!
آرام که گرفتیم
هاج و واج دنبال محبت می گردیم
آدم های عجیبی هستیم...!
.
چه حس بدیه، اینکه داری از حجم حرفای ناگفته دفن شده تو دلت داغون میشی ولی نمیتونی هیچی بگی، هیچ راه سرریزی برای آروم شدن نمیشناسی...
. .
شبیه کوهی سخت و محکم ، استوار و پا برجا ، می ایستم ، در سخت ترین شرایط و سردترین شب ها و روزها ، دوام می آورم ، نمی شکنم ، نمی لرزم ، نمی ریزم ... ولی بعد از تمام تاب آوردن ها ، یک روز ، یک جا ، تمام خشم های ته گرفته و دغدغه های سرریز شده را از قله ی طاقتم بیرون می ریزم ، تمام سکوت های بیات شده ام را فریاد می کنم و چه منظره ی هولناکی ست فوران آتشفشانی که به خاموشیِ مداومش ایمان داشتند ... ولی آرام که گرفتم ؛ گدازه های خشم و ناامیدی ام ، زیباترین تندیس ها را ساخته اند و من باشکوه تر از همیشه ، ایستاده ام .
ایرادی ندارد اگر گاهی فرو بریزی و ناامید باشی ... که گاهی ناامیدی و ابراز درد ، بهترین تسکین است و بهترین شیوه برای دفع ضعف ها ، و رسیدن به نقطه ی تداوم و استحکامِ بیشتر ...
شاید اگر آتشفشان ها نبودند و اگر روزنه ای برای برون ریزیِ داغِ زمین نبود ؛ تمام کوه های جهان، فرو می ریختند ، تمام دریاها خشک می شدند و تمام اقیانوس ها می مردند . . .
#نرگس_صرافیان_طوفان . .