‌
‏مثل بارانِ بهاری
که نمی‌گوید کِی
بی‌خبر در بزن و سرزده از راه برس...


حسین منزوی

. .

امروز سرزده رفتم خونه بابابزرگم دیدم خودش یه قیمه خیلی خوشمزه درست کرده، باهم خوردیم آخرش گفت به مامانت اینا نگی بلدم غذا بپزما دیگه بهم سر نمیزنن :)))
‏کاش قبل از اینکه انقد تنها شم بمیرم.

‏کاش یکی سرزده بیاید با اتفاقهای خوب ...

: راحیل

مثل باران بهاری
که نمی گوید کی

بی خبر در بزن و
سرزده از راه برس...

‏کاش یکی سرزده بیاید با اتفاقهای خوب ...

: راحیل

‏کاش یه نفر بود که انقدری دوسش داشتم که الان با پیتزا سرزده میرفتم پیشش

سرزده بیا
منتظرت نیستم
دلم یک میهمان ناخوانده می‌خواهد
چه بهتر
که #تُ باشی ...



. .

.️..️.
سرزده باش!
مثل برفی در اول آذر؛
ذوق مرگم کن با آمدنت...

(زهرا سرکارراه)

اے ڪاش
ڪسے سرزده بیاید
با یہ عالمہ اتفاق‌هایے خوب...







‍‍‍‍

ای جام شب تار و تیره ی من
ای بهترین لحظه هایم
ای سحرگاه سرزده و رفته ی من
بی تو
بی عطر تنت
بی غم بودنت
بی تب تند نگاهت
من چه دارم
ای جام خالی ز شراب احساس
بی تو من چه دارم:)

#فرزانه