چه بی تکرار لیلایی چه بی اندازه مجنونم
غم عشق تو را عمری  به این احساس مدیونم
سراپا عاشقت هستم سرزلف غمت دستم
تو پیغمبر شدی و من به آئین تو پیوستم
خط چشم تو تعلیق و لبت از نسخ بالاتر
نگاهت اوج نستعلیق ابروها معلی تر
دل شاعر گرفتار رباعی های ناب تو
دوبیتی، مثنوی حتی غزل در پیچ و تاب تو
هزاران کوه فرهاد و هزارن دشت مجنونت
از این زیبایی مطلق  زمین بسیار ممنونت
تو مثل سرو ایرانی بسان شعر می مانی
تو تنها واژه ی بین  من و احساس و بارانی
مرا بر آستان خود بخوان  و مبتلا تر کن
خودت را در خیال من از این بی انتها تر کن



گوینده: مجتبی گرکانی نژاد
شاعر:جواد مزنگی