𝑰𝒎 𝒂 𝒔𝒕𝒓𝒂𝒏𝒈𝒆𝒓 𝒊𝒏 𝒂 𝒍𝒂𝒏𝒅 𝒘𝒉𝒆𝒓𝒆 𝒊 𝒅𝒐𝒏𝒕 𝒔𝒆𝒆 𝒚𝒐𝒖

من در سرزمینی که تو را در آن نبینم غریبم

.࿐

اهل شعرم
اهل تنهایی و درد . . .
پیشه ام فریاد است
کاسبم ؛ کاسب دل . ‌ . .
صادراتم شادی ؛ وارداتم غم و درد
دوستانی دارم سردتر از سردی برف
گاه گاهی یخشان میشکند . . .
گاه گاهی دلشان می سوزد . . .
ولی از روی ترحم !
سرزمینی دارم مردمانش همه دوست
ولی از روی ریا . . .

#سهراب_سپهری

•
أنا الغریبُ بأرضٍ لا أراکَ بها.

مَن در سرزمینی که تو را ‏در آن نبینم غَریبم.️

「♡」

من در سرزمینی زندگی میکنم که
تنها خدایش از پشت خنجر نمیزند.




.. ..

پرندگان همه خیس اند
و گفتگویی از پریدن نیست
در سرزمین ما
پرندگان همه خیس اند
در سرزمینی که عشق کاغذی است
انتظار معجزه را بعید می دانم!
.

چمدانت را ببند...❣
اینجا آرامش در سرزمینی عاشقانه ❣
چشم به راه توست..❣
سرزمینی به نام آغوش من...

ﭘﺪﺭ ﻣﺼﺮﯼ:
ﭘﺴﺮﻡ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﻭﺳﯿﻊ
ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ!

ﭘﺪﺭ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ:
ﭘﺴﺮﻡ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ!

ﭘﺪﺭ ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ:
ﭘﺳﺮﻡ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﯼ
ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﯼ ﺑﻮﺩﻩ!


ﭘﺪﺭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ:
ﭘﺴﺮﻡ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺎ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ؛ ﻣﺼﺮ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯﺁﻥ ﺑﻮﺩ،
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ می آمدند و ﺭﻭﻣﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻧﺪ.

ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﮕﻦ تاریخ!!!

زیبایی زندگی!
در آنچه بدست می آوریم نیست
زیبایی زندگی
به راهیست که رفته ایم....
ما در هیچ سرزمینی
زندگی نمی‌کنیم
منزل حقیقی ما
قلب کسانی
است که دوستشان داریم...

اینجا سرزمین واژه های وارونه است :

جایی که {گنج} {جنگ} میشود!

{درمان} {نامرد} {قهقه} {هق هق}!

اما {دزد} همان{دزد} است !

{درد} همان {درد} است!

{گرگ} همان {گرگ} است !

اری:

سرزمین واژ]ه های وارونه ،

سرزمینی که {من} {نم} زده است ،

{راه} کوهی {هار} شده ،

{روز} به {زور} میگذرد ،

{اشنا }را جز در{انشا} نمیبینی

و چه {سرد} است این {درس}زندگی!

و اینجاست که {مرگ} برایم {گرم} میشود..........

چرا که {درد} همان {درد} است!

در درون هر انسان ،
سرزمینی نا شناخته و یک معدن طلا وجود دارد .
یکی آن را میبیند و دیگری از آن می گذرد .