دوست داشتم به سازی که می‌زنی برقصم ولی نرقصیدم. باهاش اَشک ریختم و ریختم و ریختم. و آنقدر اَشک ریختم که کاسه‌ای پر شد و وقتی رفتی ریختم پشت سرت تا سفری سلامت و بدون خطر داشته باشی.

جدی خرجم به دخلم نمیخوره با اینکه عملا هیچکاری بجز روتین زندگی انجام نمیدم؛ نه سفری، نه تفریحی، نه وسیله گرونی… ولی بازم موندم تو خرجام.

در من
کوچه ای است
که با تو در آن نگشتم

سفری است
که با تو هنوز نرفته ام

روزها و شب هایی است
که با تو به سر نکرده ام

و عاشقانه هایی
که با تو هنوز نگفته ام ...
 
"افشین یداللهی"

اگر مرا دوست نداشته باشی
دراز می‌کشم و می‌میرم

مرگ نه سفری بی‌بازگشت است
و نه ناگهان محو شدن
مرگ دوست نداشتن توست
درست آن‌موقع که باید دوستم بداری


#رسول_یونان

در من کوچه ایست
که با تو در آن نگشته ام ،
سفری است که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است که
با تو به سر نکرده ام و عاشقانه هایی
که با تو هنوز نگفته ام ...!

#افشین_یداللهی

‌. ⃟.

برای دقایقی چشمانت را ببند و تصور کن پیر شده ای،
و تنها میخواهی بازگردی و فارغ از آلام و آرزوها زندگی کنی.
بعد از چشم گشودن شاهد معجزه خواهی بود.
زندگی سفری است از خود به خود.

#بودا

در من کوچه‌ای‌ست
که با تو در آن نگشته‌ام...

سفری‌ست
که با تو
هنوز نرفته‌ام...

روزها و شب‌هایی‌ست
که با تو به سر نکرده‌ام...

و عاشقانه‌هایی‌ست 
که با تو
هنوز
نگفته‌ام...

در من حرفایی‌ست که 
هنوز نفس می‌کشند...

آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیده‌اند 
در من 
و در کعبه‌ی من‌،
سجده‌ای‌ست برای قامت تو 

در من پاره‌ای از تو می‌تپد
و این جان نیمه‌جانم از او زنده است

در من 
و در رگهای من 
خونی از احساس سبز تو جاری‌ست 
و شکوفه می‌زند هم‌چون گلی سرخ

در من...

در من
تو و حس تو 
هست هنوز و هنوز...

#افشین_یداللهی

ز خویشتن سفری کن
به خویش
ای خواجه
که از چنین سفری
گشت خاکِ معدن , زَر ...


" مولانا "

هم به وفا باتو خوشم هم به جفا با تو خوشم
نی به وفا نی به جفا بی تو مبادم سفری....

#مولانا




#mim.

در من کوچه ایست
که با تو در آن نگشته ام ،
سفری است که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است که
با تو به سر نکرده ام و عاشقانه هایی
که با تو هنوز نگفته ام ...!

#افشین_یداللهی

‌. ⃟.