اگه خواستی بری طوری زخم بزن که دیگه نتونم سمتت بیام، من از دلخوش بودن میترسم، من از نصف و نیمه حضور داشتن میترسم، نمیخوام هیچ امیدی واهی‌ای باقی بمونه.

آدما اینجوری شدن که وقتی ازشون فاصله میگیری میان سمتت، همینکه بهشون نزدیک میشی ازت فاصله میگیرن.

نوشته بود:
"اگه خواستی بری طوری زخم بزن که
دیگه نتونم سمتت بیام؛ من از دلخوش
بودن می‌ترسم، من از نصف نیمه
حضور داشتن می‌ترسم، نمی‌خوام هیچ
امیدی واهی ای باقی بمونه."

اون‌لحظه که زنگ میزنی بهش تا دلخوری کوچیکی که بینتون هست رو حل کنی،
ولی یه‌جوری دعوا میشه که
مرده زنده رابطه میاد وسط....

قسمتتون...

عباس معروفی تو کتاب نامه های عاشقانه، به قدری نصحیت مفیدی میکنه که به نظرم لازمه تو هر نوع و جنس رابطه رو اون پیاده کنیم میخواد عاشقانه باشه، دوستانه باشه یا هرچی. میگه:

"گاهی با دویدن به سمت کسی، نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت، پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده است."

اگر خواستی بری طوری زخم بزن که دیگه نتونم سمتت بیام
من از دل‌خوش بودن می‌ترسم‌ نمی‌خوام هیچ امیدی باقی بمونه :).

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی
نفسی برای ماندن در کنار اون نخواهی داشت ؛
پس با کسی بمان ک نصف راه را به سمتت دویده باشد!!!

.࿐

عباس معروفی در تعریف از عشق دو طرفه خیلی قشنگ میگه: گاهی با دویدن به سمت کسی نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت، پس با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده است

اگه یه روزی سگ خودت به سمتت حمله کرد بدون که یک نفر دیگه داره بهش غذا میده...
دوبار بخون چون راجع به سگ نمیگم

وقتی میشل رفت، خیلی از دوستا و غریبه ها می گفتن: ایشالا بهتر از میشل قسمتت.
‏به کسی که رابطه اش تموم شده، به خصوص اگه احساس داره به طرفش اینو نگین!
‏آدما لباس نیستن که این نشد بهترش.
‏خیلی وقتا ما بهتر نمی خوایم، ما اونو می خوایم، اون با همه گوشه ها و نقصا و قوتا. اون ترکیب دقیق