تو خوب مطلقی،
من خوبها را با تو میسنجم
بدین سان بعد از این
خوبی، عیاری تازه خواهد یافت.️
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سنجم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
پیش از تو
همه را با معیارهایم می سنجیدم
بعد از تو
همه را با تو می سنجم
حتی معیارهایم را ...
. .
ولی من هر وقت خواستم ببینم کسی هنوز دوستم داره یا نه بهش گفتم اسممو صدا بزنه تا میزان دوست داشتنش رو بتونم بسنجم
تو
خوب مطلقی
من،
خوب ها را با تو میسنجم...
You 're an absolute good
I Measure good ones with you
تـو خـوب مُطلَقـی❣
مـن خوبها رو با تـو میسنجمـ
پیش از تو
همه را با معیار هایم می سنجیدم .
بعد از تو
همه را با تو می سنجم
حتی معیار هایم را ......
پدر ِخاک
حضرت افلاک
بزرگ مرد ِعالم تولدت مبارک ...
من کی هستم؟!
هر وقت از کسی ناراحت می شم یا بلعکس، از خودم می پرسم مگه اون چی گفت یا چکار کرد؟! اصلا من مگه کی هستم؟! و ...
بعد یه سری به خودم می زنم و اندازه های خودم رو می سنجم، نمره ی خودم رو در میارم ( البته حدوداً) و بعد می بینم که اون چیزی که شنیدم یا دیدم نسبت به اندازه های من چه نسبتی رو داشته؟!
مثلا من توی مسایل هنری از بیست نمره پنج هستم و با همین نمره ی پنج وارد جشنواره ای می شم و توی اون جشنواره جایزه اول رو می گیرم و این نباید من رو مغرور کنه ،چون من اندازه ی خودم رو می دونم و اتفاقا باید اون جشنواره رو آنالیز کنم که چطور من اول شدم و شاید سطح اونا پایین بوده و در عین حال اگر کسی به من توهین کنه و من رو در اندازه های نمره ی یک یا صفر فرض کنه من ناراحت نمی شم و اهمیتی نمی دم چون خودم اندازه های خودم رو می دونم
با این اخلاق نه الکی مغرور می شم و نه افسرده
تازه مرحله ی بعد ارزش گذاری دیگرانه در نظر من که اون ها چقدر ارزش دارن برای من و بعد می فهمم که چقدر الکی از بعضی ها ناراحت می شدم در حالی که من توی ذهنم برای اون آدم ارزشی قایل نبودم و آدم برای کسی که ارزش قایل نیست نباید برای حرف هاش هم ارزش قایل بشه و در نتیجه ناراحتی از دست اون آدم بی دلیله
حالا می خوام این اخلاق رو تقویت کنم تا راحت تر زندگی کنم ..
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی
آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
هر که چون ماه برافروخت شب تار کسی
سودش این بس که بهیچش بفروشند چو من
هر که با قیمت جان بود خریدار کسی
سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نکوشید پی گرمی بازار کسی
من به بیداری از این خواب چه سنجم که بود
بخت خوابیدهٔ کس دولت بیدار کسی
غیر آزار ندیدم چو گرفتارم دید
کس مبادا چو من زار گرفتار کسی
تا شدم خوار تو رشگم به عزیزان آید
بارالها که عزیزی نشود خوار کسی
آن که خاطر هوس عشق و وفا دارد از او
به هوس هر دو سه روزیست هوادار کسی
لطف حق یار کسی باد که در دورهٔ ما
نشود یار کسی تا نشود بار کسی
گر کسی را نفکندیم به سر سایه چو گل
شکر ایزد که نبودیم به پا خار کسی
شهریارا سر من زیر پی کاخ ستم
به که بر سر فتدم سایه دیوار کسی