خدایم ای بلند مرتبهی مهربان:
ناتوانم، تنها به نگاهت، به وجودت، به حضورت در زندگانیم محتاجم.
خدایم قلبم را برای رسیدن به خودت به
نهایت پاکی ها منور بگردان.
ومرا در روز موعود در ردیف پاکان
قرار ده.
سپاس از اینکه به روزهای تاریکم
روشنی و رنگ رنگی به سلیقه
خودت پاشیدی
خدایم برای بودنت در زندگانیم
سپاسگذارم زیاد خیلی زیاد.
قبول باشه ..️
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سپاسگذار
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
•
سپاسگذار چیزایِ کوچیک باش
اونوقت می بینی که چقدر دنیا بزرگه..
「♡」
خدایم ای بلند مرتبهی مهربان:
ناتوانم، تنها به نگاهت، به وجودت، به حضورت در زندگانیم محتاجم.
خدایم قلبم را برای رسیدن به خودت به
نهایت پاکی ها منور بگردان.
ومرا در روز موعود در ردیف پاکان
قرار ده.
سپاس از اینکه به روزهای تاریکم
روشنی و رنگ رنگی به سلیقه
خودت پاشیدی
خدایم برای بودنت در زندگانیم
سپاسگذارم زیاد خیلی زیاد.
قبول باشه ..️
وقتی از ته دل بخندی
وقتی هر چیزی رو به خودت نگیری
وقتی سپاسگذار آنچه که هست باشی
وقتی سراپا شادی و سرور شوی
وقتی شاد باشی بی بهانه
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی
:) خداروشکربه خاطرهمه چی!
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﺍﻓﻌﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﯽ ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﮐﯿﮏ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺮﺩ.
ﺍﻣﺎ ﺟﯿﺐ ﺩﺧﺘﺮ خالیﻭ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ سکه ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺻﺎﺣﺐ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ ﮐﯿﮑﻬﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺍﺯ ﻭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﺍﻣﺎ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮐﯿﮏ ﻭ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﭙﺎﺳﮕﺬﺍﺭ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﮐﯿﮏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﯿﮏ ﺩﺍﺩﯾﺪ.
ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺩﻋﻮﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﺮﺩ.
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ؟ ﻓﮑﺮ ﺑﮑﻨﯽ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﯿﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ. ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ دﻋﻮﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮد، ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﮐﯿﮏ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﯾﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺭب خانه ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺮ ﮐﻨﯽ، ﻏﺬﺍ ﺳﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻊ، ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ.
ﺁﺭﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺑﻌﻀﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ، ﻣﺎ ﺍﺯ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ...!
از همه ی آدمهای بدی که در زندگی ام بوده اند سپاسگذارم,امها دقیقا به من نشان داده اند چه کسی نباید باشم...
من لم یشکر الانام فهو من الانعام
هرکه از مردم سپاسگذاری نکند از چهار پایان است
مدیر جان از تو سپاسگذاریم :دی
لبخندی که در چهره ام می بینی معنایش
این نیست که زندگی ام بی نقص است،
بلکه قدردان داشته هایم هستم
و از خــــ♥ـــدا بخاطر نعمتهایش
سپاسگذارم