از کنار هردختری که رد می شد
یک تنه ی جانانه می زد و لذت می برد ...
یک اصطکاک دوست داشتنی با هرکسی که در نظرش خوش تراش تر بود!
یک آن دیدم مقابل من است
نفسم حبس شد
چادرم را کشیدم جلوتر و میخکوب سر جایم ایستادم
ببخشیدی گفت و خودش را کشید کنار ...
حالا دیگر چادرم را خیلی بیشتر دوست داشتم ...
خدایاممنون بابت این سپربلا:)
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سپربلا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)