به تو اعتماد دارم آن‌هم در زمانه‌ای که حتی از تصویرم در آینه می‌ترسم.
به تو اعتماد دارم چرا که هیچ‌گاه تنهایم نگذاشتی... حتی در روزهایی که با دلم لج کرده بودم و صدایت نمی‌زدم.
به من اعتماد کن؛ من که خودم را به تو سپرده‌ام و می دانم آن‌قدر واقعیت داری که کابوس‌هایم را نیز عاقبت به خیر می‌کنی.
به من اعتماد کن، قول می‌دهم که امروز از دیروز عاشق تر باشم و فردا...
فردایم را تو بساز.


. .

من هرگز در زندگی، به‌اندازه‌ی الآن که خودم را به‌تمامی به تو سپرده‌ام،
احساس امنیت نکرده‌ام.

- از نامه‌های عاشقانه #آلبرکامو‌به‌ماریا

ما تمام خودمون رو به دست فراموشی سپردیم

.࿐

.
اونجا که معین میگه:

اگه چشمات منو میخواست، تو نگاه تو میمردم
اگه دستات مال من بود ،جون به دستات میسپردم
اگه اسممو میخوندی ،دیگه از یاد نمیبردم
اگه با من تو میموندی، همه دنیا رو میبردم

این روزها هوا پُر شده از آرزوهای خوب، که برایت به بادها سپرده‌ام. کاش پنجره‌ات باز باشد ...


. .

«من هرگز در زندگی به‌اندازه‌ی الآن که خودم را به‌تمامی به تو سپرده‌ام، احساس امنیت نکرده‌ام.»

- از میان نامه‌های عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسارس.

تو چنین نبودی
تو چنین چرایی
چه کنی خصومت، چو از آن مایی
دل من ببردی
به کجا سپردی
نه جواب گویی، نه دهی رهایی

#مولانا

والا وضعیت مایی که دونسته دل به آشنا سپردیم هم تعریفی نداره.

ندونسته دلمو به غریبه سپردم، اون غریبه رو ساده شمردم :)


. .

•
من هرگز در زندگی به اندازه‌ی الان که خودم را به تمامی به تو سپرده‌ام احساس امنیت نکرده‌ ام🤍

از نامه های آلبر کامو به ماریا کاسارس.

「♡」