کپشن های مربوط به سیمان

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سیمان

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

✿ کپشن خاص ✿


هیچکس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست..

و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست..!


#حمید_مصدق

با بعضیاام میشه حتی در مورد سیمان بین آجرا حرف زد ولی خسته نشد ..

میفهمی؟

اگه چمن میتونه از دل سیمان رشد کنه و بیرون بیاد، عشق هم میتونه در هر لحظه از زندگیت، پیدات کنه

✿ کپشن خاص ✿

پیش از آمدنت تندیس وحشت -روزگار-
عمری نوازشم کرده است با دست های سیمانی..
من از ویرانی می آیم
از نهایت ویرانی ...
می بینی یا نمی بینی؟
می دانی یا نمی دانی!؟

با ته مانده ایمانم به عشق تکیه کرده ام
به تو پناه آورده ام
از وحشت بی ایمانی ...

#حسین_منزوی

قرار نبوده

قرار نبوده تا نم باران زد ، دستپاچه شویم و زودچتری ازجنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم....
قرار نبوده
این قدر دور شویم و مصنوعی!
ناخن های مصنوعی،
دندان های مصنوعی،
خنده های مصنوعی،
آواز‌های مصنوعی،
دغدغه های مصنوعی...

هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم،
این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟

قرار نبوده
همه از دم ، درس خوانده بشویم
از دم ، دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم،
بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرکهای ما رد بشود.

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند،
دراز بکشد نی لبک بزند,
با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود.

یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند.

قرار نبوده
این ‌همه در محاصره سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا،
قرار نبوده
این تعداد میز و صندلی‌ِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد،
بی شک این همه کامپیوتر...و پشت های غوز کرده ي آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده...

تا به حال بیل زده‌اید؟
باغچه هرس کرده‌اید؟
آلبالو و انار چیده‌اید؟
کلاً خسته از یک روز ِکاري ِیَدی به رختخواب رفته‌اید؟
آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست....

این چشم ها
برای نورمهتاب یا نور ستارگان کویر برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان ,
برای خیره شدن به جاري ِآب
شاید ،
اما ....
برای ساعت پشت ساعت،
روز پشت روز،
شب پشت شب ...
خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده‌اند.!!!!!

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعتهای دیجیتال صبح خوانی کنند.
آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتما ً،
که شاید لالایی طبیعت باشد برای بخواب رفتن‌ ما تا قرص خواب‌ لازم نشویم و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.....

من فکر می‌کنم قرار نبوده کار کردن جز بر طرف کردن غم نان،
بشود همه دار و ندار زندگی مان،
همه دغدغه‌زنده بودن مان,
همه دغدغه‌ زنده بودن ....

قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولد کردن،
این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد......

قرار نبوده
این طور از آسمان دور باشیم و
سی‌ سال بگذرد از عمر‌مان و
یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم.....

قرار نبوده
کرِم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالمتاب و گرما و محبتش
زره بگیریم و جنگ کنیم....
قرار نبوده
چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد....

قرار نبوده
من از اینجا و شما از آنجا، صورتکهای زرد به نشانه سفت بغل کردن و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم...
....
چیز زیادی از زندگی نمی‌دانم،
اما همین قدر می‌دانم که
این قرار نبوده هایی که برخلافشان اتفاق افتاده،
همگی مان را آشفته‌ و سردرگم کرده...!

تیر برقی چوبی ام در انتهای روستا..
بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا..
ریشه ام جامانده در باغی که صدها سرو داشت..
کوچ کردم از وطن تنها برای روستا..
آمدم خوش خط شود تکلیف شب ها آمدم..
نور یک فانوس باشم پیش پای روستا..
یاد دارم در زمین وقتی مرا می کاشتند..
پیکرم را بوسه می زد کدخدای روستا..
حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم..
قدر یک ارزن نمی ارزم برای روستا..
کاش یک تابوت بودم، کاش آن نجار پیر..
راهی ام می کرد قبرستان بجای روستا..
قحطی هیزم اهالی را به فکر انداختست..
بد نگاهم می کند دیزی سرای روستا..
من که خواهم سوخت، حرفی نیست اما ای خدا..
تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا..

"کاظم بهمنی"

حیف نون کیسه ی سیمانو انداخته بود رو کولش میبرد.




مهندس بهش میگه : چرابافرغون نمیبری؟


میگه: بافرغون امتحان کردم، لاستیکش گردنمو اذیت میکنه!!!!

هفت سین رشتـہ هاے مختلف:
بچـہ هاے #فیزیڪ :
ستارہ / سیارہ / سفینـہ / سرعت / سدپتانسیل / سقوط آزاد / سطح شیبدار
بچـہ هاے #مدیریت :
سرمایـہ گذارے / سیمپلڪس / سطوح مدیریت / سازمان / سلسلـہ مراتب / سوبسید / سیستم مدیریت
بچـہ هاے #مڪانیڪ :
سیلندر / سوپاپ / سلونوئید / سیڪل استرلینگ/ سنسور / سوپر شارژ/ سرسیلندر
بچـہ هاے #حقوق :
سفتـہ / سوء قصد / سرقت / سوگند / سیاست / سند / سبب اقوا از مباشر‏‏ اینم
بچـہ هاے #زبان :
smiling , soft heart , seemly , stunning , so lovely , sonsy , success
بچـہ هاے #عمران :
سفال / سیمان / سقف ڪاذب / سنگ / سایت پلان / سڪشن / ستون
بچـہ هاے #تربیت_بدنے :
سلامتے / سوارڪارے / سروتونین / سازگارے / سازماندهے / سوت / سیڪس پڪ
بچـہ هاے #ریاضے :
سرے / سینوس / سڪانت / ساین / سهمے / ساروس / سیگما
بچـہ هاے #ڪشاورزے :
سیڪاس / سیڪلامن / سرخس / سرو ناز / سیب / ساگوارو / سدوم
بچـہ هاے #برق :
سیم / سون سگمنت / سنسور / سوڪت / سیگنال / سے پے یو / سیم پیچ
بچـہ هاے #شیمے :
سدیم / سلنیوم / سرب / سیلیسیم / سزیم / ساماریم / سولفر
بچـہ هاے #ڪامپیوتر :
ساتا / سے دے / ساب / سے پے یو / سوُت بریج / سورس / سوئیچر
بچـہ هاے #حسابدارے :
سند / سپردہ / سرمايـہ / سود / سهام / سفتـہ / سرقفلي
بچـہ هاے #معمارے :
ساختمان / سیمان / سنگ / سایت / سقف ڪاذب / سڪشن / سایـہ روشن
بچـہ هاے #میڪروبیولوژی:
سلول / سیتوپلاسم / سیستولیت / سانتروزوم / سیلیسے / سے رن ژیڪ / سوبریفیڪاسیون
بچـہ هاے #مهندسی_پزشڪے :
سے تے اسڪن / سوند ادرارے / ست سرم / سوزن گیر / سونوگرافے / ساڪشن (اسم دستگاه) / سیگنال زیستے
بچـہ هاے #بیهوشے :
سرنگ / سر ساڪشن / سدیم تیوپنال / ساڪسینیل ڪولین / ست سرم / سرم / سیمپل ماسڪ
بچـہ هاے #پرستار ے :
سرنگ / سرم / سوند فولے / سیلاڪس / سبد دارو / سوند رڪتال / سوند نلاتون
بچـہ هاے #اقتصاد :
سوبسید / سیاست هاے انبساطے / سود و زیان / سهمیـہ بندے / سطح قیمت ها / سیرے و اشباع / سرمایـہ
بچـہ هاے #صنایع :
سوا ڪردن غیر ضرورے از ضرورے / سامان دادن و مرتب چیدن / سپیدے و پاڪیزگے / سعے در حفظ وضع مطلوب
سازمان یافتگے و انضباط ڪارے / سخت ڪوشے و با تمام نیرو ڪارڪردن/ سماجت در ڪارهاے خوب تا سر حد عادت

ســـــــال نـــو بـہ هــمــہ ے دوســتاے گـلــم مـــــبـارڪ

ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﺵ …
ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ﺗﻮ ، ﻓـــــﻬﻢ ﺗﻮﺳﺖ ؛
ﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ،
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥِ ﻧﯿﺮﻭ ،
ﺳﻘﻮﻁ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺖ؛
ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ !!
ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ
ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭ
ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ …
ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ،
ﺭﯾـــﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ،
ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺳﻨﮓ …
ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﻋـــــﺎﺩﺕ ﻭ ﻏـــــــﺮﯾﺰﻩ …
ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺣـــــﺮﻑ ﻫﺎ ﻭ ﻫــــــــــﻮﺱ ﻫﺎ …
و از زیر سختی ها و ناامیدی ها ...
ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ،
ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﯽ …
ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ما، ﻫﻤﺎﻥ " ﻓـــــﻬﻢ" ماﺳﺖ …!

چه زود دیر می شود !

در باز شد ،

بر پا ،

بر جا ...



درس اول :

بابا آب داد ،

ما سیراب شدیم !

بابا نان داد ،

ما سیر شدیم !

اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند ،

در سبد مهربانی شان ...

و کوکب خانوم چقدر مهمان نواز بود !

و چقدر ،

همه منتظر آمدن حسنک بودند ...



کوچه پس کوچه های کودکی را ،

به سرعت طی کردیم ،

و در زندگی گم شدیم ،

همه زیبایی ها رنگ باخت !

و در زمانه ی سنگ و سیمان ،

قلب هایمان یخ زد !



نگاهمان سرد شد ،

و دستانمان خسته ،

دیگر باران با ترانه نمی بارد !

و ما کودکان دیروز دلتنگ شدیم ،

زرد شدیم ،

پژمردیم ،

و خشکزار زندگیمان ،

تشنه آب شد ...



سال هاست ،

وقتی پشت سرمان را نگاه می کنیم ،

جز رد پایی ،

از خاطرات خوش بچگی نمی یابیم ،

و در ذهنمان ،

جز همهمه زنگ تفریح ،

صدایی نیست ...!!!



و امروز ،

چقدر دلتنگ ،

آن " روز ها " اییم !

و هرگز ،

نفهمیدیم ،

چرا برای" بزرگ شدن "،

این همه بی تاب بودیم ...!!!؟؟؟

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

کپشن, هیچکس, نکرد, آبادی, ویران, دیگر, نیست, مردم, بانگ, برداشته, سیمان, ایمان, زمانی, انسان, ارزان, حمیدمصدق, بعضیاام, میشه, مورد, آجرا, خسته, میفهمی, میتونه, بیرون, بیاد, لحظه, زندگیت, پیدات, آمدنت, تندیس, وحشت, روزگار, عمری, نوازشم, کرده, سیمانی, ویرانی, نهایت, بینی, دانی, مانده, ایمانم, تکیه, پناه, آورده, ایمانی, حسینمنزوی, قرار, نبوده, باران, دستپاچه, شویم, زودچتری, ازجنس, پلاستیک, بگیریم, مبادا, کلوخ, مصنوعی, ناخن, دندان, خنده, آوازهای, دغدغه, میکنم, میبینم, چنین, دستی, هایمان, رقابت, تنگانگ, باشیم, اثبات, کنیم, موجود, بهتری, هستیم, مسابقه, مقام, رتبه, نشان, دادن, برای, چیست, خوانده, بشویم, دکترا, زمین, برویم, بعید, دانم, تعالی, بشری, دانشگاه, مدرکهای, بشود, باید, باشد, گوسفندها, دراز, بکشد, بزند, عاقبت, همان, هیات, چوپانی, پیامبری, مبعوث, کاوه, لازم, آهنگری, درفش, حرمت, برخیزد, حرکت, محاصره, طبقه, بالا, تعداد, صندلیِ, کارمندی, کامپیوتر, ماسیده, کجای, خلقت, لحاظ, نشده, زدهاید, باغچه, کردهاید, آلبالو, انار, چیدهاید, کلاً, ِکاري, ِیَدی, رختخواب, رفتهاید, دیگری, قابل, مقایسه, نورمهتاب, ستارگان, کویر, دیدن, خیره, جاري, شاید, ساعت, ماندن, مهتابی, مانیتورها, آفریده, نشدهاند, خروس, نیایند, ساعتهای, دیجیتال, خوانی, کنند, جیرجیرک, نشین, حکمتی, حتما, لالایی, طبیعت, بخواب, رفتن, نشویم, پرپر, اپیدمی, نشود, کردن, ندار, دغدغهزنده, بودن, کنار, قانون, مدنی, عجیب, غریب, دادگاه, حضانت, نفقه, زندان, گروکشی, اعصاب, آسمان, بگذرد, عمرمان, ستاره, نخوابیده, کرِم, آفتاب, بسازیم, علیه, خورشید, عالمتاب, گرما, محبتش, پایمان, واسطه, لاستیکی, چرمی, مسافت, متری, معاشرت, نکرده, اینجا, آنجا, صورتکهای, نشانه, بوسیدن, دوست, داشتن, بفرستیم, زیادی, نمیدانم, همین, هایی, برخلافشان, اتفاق, افتاده, همگی, آشفته, سردرگم, برقی, چوبی, انتهای, روستا, فروغم, ریشه, جامانده, باغی, صدها, کردم, تنها, آمدم, تکلیف, فانوس, باشم, دارم, وقتی, کاشتند, پیکرم, بوسه, کدخدای, شنیدم, کلاغی, ارزن, ارزم, تابوت, بودم, نجار, راهی, قبرستان, بجای, قحطی, هیزم, اهالی, انداختست, نگاهم, دیزی, سرای, خواهم, سوخت, حرفی, نخواهد, عصای, کاظم, بهمنی, کیسه, سیمانو, انداخته, کولش, میبرد, مهندس, میگه, نمیبری, بافرغون, امتحان, لاستیکش, گردنمو, اذیت, میکنه, رشتہ, مختلف, فیزیڪ, ستارہ, سیارہ, سفینہ, سرعت, سدپتانسیل, سقوط, آزاد, شیبدار, مدیریت, سرمایہ, گذارے, سیمپلڪس, سطوح, سازمان, سلسلہ, مراتب, سوبسید, سیستم, مڪانیڪ, سیلندر, سوپاپ, سلونوئید, سیڪل, استرلینگ, سنسور, سوپر, شارژ, سرسیلندر, حقوق, سفتہ, سرقت, سوگند, سیاست, اقوا, مباشر, اینم, زبان, عمران, سفال, ڪاذب, سایت, پلان, سڪشن, ستون, تربیتبدنے, سلامتے, سوارڪارے, سروتونین, سازگارے, سازماندهے, سیڪس, ریاضے, سینوس, سڪانت, ساین, سهمے, ساروس, سیگما, ڪشاورزے, سیڪاس, سیڪلامن, سرخس, ساگوارو, سدوم, سگمنت, سوڪت, سیگنال, شیمے, سدیم, سلنیوم, سیلیسیم, سزیم, ساماریم, سولفر, ڪامپیوتر, ساتا, سوُت, بریج, سورس, سوئیچر, حسابدارے, سپردہ, سرمايہ, سهام, سرقفلي, معمارے, ساختمان, سایہ, روشن, سلول, سیتوپلاسم, سیستولیت, سانتروزوم, سیلیسے, اسڪن, سوند, ادرارے, سوزن, سونوگرافے, ساڪشن, دستگاه, زیستے, بیهوشے, سرنگ, تیوپنال, ساڪسینیل, ڪولین, ماسڪ, پرستار, فولے, سیلاڪس, دارو, رڪتال, نلاتون, اقتصاد, انبساطے, زیان, سهمیہ, بندے, قیمت, سیرے, اشباع, صنایع, ڪردن, ضرورے, سامان, مرتب, چیدن, سپیدے, پاڪیزگے, مطلوب, یافتگے, انضباط, ڪوشے, تمام, نیرو, ڪارڪردن, سماجت, ڪارهاے, عادت, دوستاے, مبارڪ, سختی, ناامیدی, بابا, سیراب, شدیم, اکرم, امین, چقدر, داشتند, مهربانی, کوکب, خانوم, مهمان, منتظر, حسنک, بودند, کوچه, کودکی, کردیم, زیبایی, باخت, زمانه, نگاهمان, دستانمان, ترانه, بارد, کودکان, دیروز, دلتنگ, پژمردیم, خشکزار, زندگیمان, تشنه, هاست, سرمان, پایی, خاطرات, بچگی, یابیم, ذهنمان, همهمه, تفریح, صدایی, امروز, اییم, هرگز, نفهمیدیم, بزرگ, بودیم,