چیزی نگو
آنچه امروز آزارت میدهد
روزی دلتنگت میکند
غژ غژ صندلیِ پدر
زنگِ صدای تو وقتی داد میزنی
خس خس سینه ام وقتی گریه میکنم ..
{ سیدمحمد مرکبیان }
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی سینهَ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بغـــــــض دارم رفیق (!)
دست هایم را میگیری (؟)
سرم را میچسبانی بر سینهَ ت ؟
اجازه میدهی خیس کنم تنت را از اشک هایم ؟
بغض دارم رفیق ...
گوش میسپاری به هق هق هایم ؟
مرا میبری به یک جایِ دور ؟
دعوتم میکنی به یک آغوش ؟
میشود آخرش هم اشک هایم را پاک کنی ؟
میخواهم برگردم به زندگی (!)
بغض دارم
بگذار سر به سینهی من در سکوت ، دوست !
گاهی همین قشنگترین شکل گفتگوست
بگذار دستهای تو با گیسوان من
سربسته باز شرح دهند آنچه موبهموست ..
دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر میبرد از آدم آبروست !
آزار میرسانم اگر ... خشمگین نشو
از دوستان هر آنچه به هم میرسد ، نکوست ...
من را مجال دلخوشی ِ بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست
آغوش وا کن ، ابر مرا در بغل بگیر !
بارانیام شبیه بهاری که پیش روست ..
{ مژگان عباسلو }
امروز ساعت شش و سی و دو دقیقهی بعد از ظهر
نشست مقابلم
بر نیمکتی سنگی
در نقطهای گنگ از شهری غریب
و ناگهان
چندبار
شلیک کرد توی سینهام ..
آه ،
با چشمهایش ..
امروز
ساعت هفت و نه دقیقهی بعد از ظهر
زیر سقف ماشینی درمانده در ترافیک
تابید، بارید، وزید .
آه ،
بر روحم ..
امشب
ساعت نمیدانم چند است
کسی دست برده است توی سینهام
تا چیزی را ...
تا چیزی را از تپیدن باز دارد ..
آه ،
برای مردی ایستاده بر لبهی اندوهی ژرف دعا کنید ..
می خواهم تو را بکشم
اما
چاقو را در سینهی خود فرو می کنم
تو کشته خواهی شد
یا من؟