•
یکی از شجاعانه ترین تصمیماتی که باید توی زندگیت بگیری اینه که اجازه بدی هر چیزی که قلب و روحت رو آزار میده بره.️.
♡
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شجاعانه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
choosing to be soft when life gets hard is the bravest act of all..
انتخاب آروم بودن در زمانی که زندگی سخت می شود شجاعانه ترین اقدام است..
.࿐
One of the most courageous decisions you’ll ever make is to finally let go of what is hurting your heart and soul.
یکی از شجاعانهترین تصمیمهایی که میگیری این است که بالاخره خود را از چیزی که قلب و روحت را آزار میدهد رها کنی.
. .
Sometimes the bravest thing you can do is not to look back.
گاهی اوقات شجاعانه ترین کاری که می تونی انجام بدی اینه که به گذشته نگاه نکنی.
.࿐
ᵀᴴᴱ ᴮᴿᴬᵛᴱˢᵀ ᵀᴴᴵᴺᴳ ᵞᴼᵁ ᵂᴵᴸᴸ ᴱᵛᴱᴿ ᴰᴼ ᴵˢ ᴸᴼᵛᴱ ᴬᴳᴬᴵᴺ
شجاعانهترین کـاری کـه میتونی انجامـ بـدی اینه کـه دوبـاره عاشق بشی..️
♡
یکی از شجاعانه ترین تصمیماتی که باید توی زندگیت بگیری اینِ که اجازه بدی هر چیزی که قلب و روحت رو آزار میده بره...
سرور و شادی و لذت بردن از زندگی
انتخابی واقعا شجاعانه هست
برای روبرو شدن با زندگی.
عصرتون دلپذیر❤️
وقتی که کوچک بودم شبی مادرم از من خواست
تا از حیاط پشتی ظرفی را بیاورم.
از حیاط پشتی می ترسیدم.
اما مادرم گفت که باید شجاع باشم.
به او گفتم که می ترسم.
مادرم گفت: شجاعت احساس نیست، عمل است.
من در حالی که تا حد مرگ می ترسیدم و تقریبا تمام مسیر را می دویدم،
شجاعانه موفق شدم در دل تاریکی ظرف را پیدا کنم
وبرای مادرم بیاورم.
آن شب فهمیدم انسان با عملش می تواند شجاعت خود را ثابت کند.
می شد همه ی شب های شب، نخوابد توی بستر پیامبر
می شد جانش را سپر بلای رسول نکند؛ فقط یکی از آیه های قرآن کم می شد؛
" وَ مِن النّاس مَن یَشری نَفسه ابتغاء مَرضات الله"
می شد توی رکوع، انگشترش را به آن فقیر انفاق نکند. فقط شاید یکی از آیه های قرآن نازل نمیشد؛
"اِنَّما ولیُّکُمُ الله... وَ یؤتونَ الزَّکوة وَ هُم راکِعون "
می شد این قدر عزیز نباشد برای پیامبر؛ که قرآن نگوید "اَنفُسنا" که همه نگویند "اَنفُسنا"ی ماجرای مباهله، علی بود؛ جانِ پیامبر
می شد با همسرش، با بچه هاش، آن سه روز، آن سه روز افطارشان را به مسکین و یتیم و اسیر ندهند، فقط قرآن دیگر "هَل اَتی" نداشت
می شد آنقدر شجاعانه و دلیرانه نجنگد که قرآن حتی به ضربه سمّ اسبش قسم بخورد:
"وَ العادیات ضَبحاً.فَالموریاتِ قَدحاً"
می شد باب مدینه ی علم نبوی نباشد که دوست و دشمن بگویند: "مَن عِندَه عِلمُ الکِتاب" علی ست
می شد این قدر ولایتش مهم نباشد که توی حج آخر آیه بیاید:
"بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه".
که دست عزیزی دستش را بالا ببرد و بگوید: "مَن کُنتُ مَولاه فَهذا علیٌّ مَولاه"
که خدا جبرئیل را دوباره روانه کند: "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی"
می شد؟!
می شد اگر او "علی بن ابی طالب" نبود؛
خبر بزرگ؛ نبأ عظیم
مردی که اگر نمی آمد، اقلّش سیصد تا از آیه های قرآن کم می شد.
مریم روستا