گاهی سربازی شجاعی
گاه شاهی ناامید
روز و شب چیزی جز تکرار
یک شطرنج نیست ...
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شجاعی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آهان !
میخواستم بگم عشق شجاعت میخواد...
اینکه وایسی پایکسی کهمیتونه تو یه لحظه تورو نابودت کنه شجاعت میخواد...
اینکه همهی زندگیت بشه کسی که میتونه راحت گوشیشو روی تو خاموش کنه و بره نباشه خبری ازش، شجاعت میخواد...
توی رابطه ای موندن که بیرون رفتن ازش میتونه ساده ترینکارِ ممکن برای معشوقه ی تو باشه شجاعت میخواد...
فکر کن به اینکه چقدر شجاعی، فکر کن به مسیری که میخوای شروع کنی، یا شایدم شروع کردی...
فقط چند لحظه فکر کن!
تو حموم به خودت بگی اینا الکیه من نمیترسم یکی از پشت سرت بگه باریکلا چه ادم شجاعی
دوست داشتن
که فقط دوست داشتن نیست...!
بعضی وقتها گفتن میخواهد
که همه
جراتِ گفتنش را ندارند
#امیر_وجود
سعی کنید همیشه تو زندگیتون آدمِ شجاعی باشید !
.
تقریبا از وقتی که گروه بندی ها مشخص شد همه با تقابل بیرانوند و خط حمله اسپانیا و پرتقال نمک ریختیم. امشب بیرانوند با یه سوپر سیو ایران رو، هشتاد میلیون نفر ایرانی رو، تو بازی نگه داشت. بیایید از این به بعد با بازیکن هامون مهربون تر باشیم
البته با سردار آزمون و مسعود شجاعی کاملا نامهربان باشید.
"دقت شود "
آنچه در میدان عبادت روی آن حساب می کنند ، و عبودیتِ آن را عبودیت به شمار می آورند ، دل است .
عبادت دل ، اصلِ عبادت ، و اصلِ عبادت ، عبادت ِ دل است ، و عبادتهای دیگر ، یعنی عبادتهای اعضاء و جوارح ، و مشاعر و قوای روحی ، وقتی عبادت به حساب می آید که از « عبادتِ دل » نشأت بگیرد ، و متفرّع بر آن و به تعبیری جلوه ها و ظهورات آن باشد .
خالق دل که نظر بر دل دارد ،
و می داند چگونه دل را تطهیر، و چگونه آن را متأدّب به آدابِ لازم بکند ، تکالیف و وظایفی قرار داده است که با التزام انسان به آنها ، دل آن چنان که باید ، پاک گشته و آدابِ لازم را کسب می کند ، و صلاحیّت آن را می یابد که به جوار حضرت معبود راه یافته و شاهد وجه کریم او باشد ،
و مبتهج به لذت شهود ...
تکالیفی که نفس و بدن را به سختیها می اندازد ، و به طورکلی ریاضتها و سختیهایی که در تکالیف عبودی در مراتب مختلف وجود دارد ، همه برای تطهیر دل و تأدیب آن است ....
"عارف ِ واصل حضرت آیت الله شجاعی زنجانی (ره)"
' لطفا با دقت بخوانید '
اگر تابشِ نــورِ وجه حــق
از موجود گرفته شود، خودِ آن موجود، جــز یک قالب ظلمانی مُوحِش نیست.
و آنچــه دل انسـان با آن وحــدت یافتــه
و دربنـــد آن افتـاده و در آن سو به ظهــور رسیده، و موجب عـذاب و حـرمان می گردد، همین قـالب ظلمانــی مُوحـش است.
در این بین اشتباه بخصوصی پیش می آید و دل به لحاظ مشاهده انــوار وجـه حـقّ در موجود،
بر اســـاس انجــذاب فطـــری خود بر وجـــه حـقّ و بر انــوار وجــه او،
خوشـی و آرامش و راحت خــود را در آن موجــود می بینـد
و مطلوب خود را در آن می یــابد،
و فکــر می کند خودِ آن موجود واجــد و صاحب آن جمـال و کمال است، و طبعـا بسوی آن کشیـده می شود،
غـــــافـل از اینکه آنچــه او می خواهد، و آنچــه او را مجــذوب می کند، تابش انــوار وجـه حــــــــقّ در آن موجود است، نه کمـال خود آن موجود؛
غــافـل از اینکه ایــــن تابش کنــار خواهد رفت و در آن صورت، دل خواهد ماند و قالب ظلمانــی و مُــوحش آن موجود،
در حالــی که دل در بنـــد و اسارت آن قرار گرفته است و دیگر نه به اصل نــور راهی دارد، و نه از تابشهـــای آن بهـــــره مند است...
«حضرت آیت الله شیخ محمد شجاعی زنجانی (ره) »
' لطفا با دقت بخوانید '
اگر تابشِ نــورِ وجه حــق
از موجود گرفته شود، خودِ آن موجود، جــز یک قالب ظلمانی مُوحِش نیست.
و آنچــه دل انسـان با آن وحــدت یافتــه
و دربنـــد آن افتـاده و در آن سو به ظهــور رسیده، و موجب عـذاب و حـرمان می گردد، همین قـالب ظلمانــی مُوحـش است.
در این بین اشتباه بخصوصی پیش می آید و دل به لحاظ مشاهده انــوار وجـه حـقّ در موجود،
بر اســـاس انجــذاب فطـــری خود بر وجـــه حـقّ و بر انــوار وجــه او،
خوشـی و آرامش و راحت خــود را در آن موجــود می بینـد
و مطلوب خود را در آن می یــابد،
و فکــر می کند خودِ آن موجود واجــد و صاحب آن جمـال و کمال است، و طبعـا بسوی آن کشیـده می شود،
غـــــافـل از اینکه آنچــه او می خواهد، و آنچــه او را مجــذوب می کند، تابش انــوار وجـه حــــــــقّ در آن موجود است، نه کمـال خود آن موجود؛
غــافـل از اینکه ایــــن تابش کنــار خواهد رفت و در آن صورت، دل خواهد ماند و قالب ظلمانــی و مُــوحش آن موجود،
در حالــی که دل در بنـــد و اسارت آن قرار گرفته است و دیگر نه به اصل نــور راهی دارد، و نه از تابشهـــای آن بهـــــره مند است...
«حضرت آیت الله شیخ محمد شجاعی زنجانی (ره) »
"با دقت خوانده شود "
دنیا یک چیز غلط انداز است؛
هرکس خودش را به آب بزند، سر از آتش در می آورد
و هرکس خودش را به آتش بزند، سر از آب ...
آتشش آب است؛ آبش آتش ..
همه هم تشنه آب هستند؛ آنکه آب می نماید، آتش است و برعکس..
آب،
آب است یک مدتی،
و آتش هم
آتش است یک مدتی؛
ولی بطن آب، آتش است و بطن آتش هم آب است...
یک تعبیر اینکه
به ابراهیم (ع) گفته شد خودش را به آتش بزند که
« نترس که آتش نیست »
یک تعبیر دیگر آنکه
فرعون خودش را به آب زد و هلاک...
"عارف واصل حضرت آیت الله محمد شجاعی زنجانی (ره)"
این سنت الهی است که در دل اسراری نهفته است که وقتی این دل می شکند، دل می شود؛ برای به ظهور رسیدن و متجلی شدن اسماء و صفات الهی،
باید دل شکسته شود.
« و انا عند المنکسرة القلوب »
اسرار عجیبی دارد این دل و شکسته شدن آن؛ به قول مولوی این اشک، خون دل است.
سِر این مسئله جای تأمل است که دل شکسته حسابها دارد؛ گاهی این شکستگی در اثر خوف بوجود می آید و یا در حالت شوق و ...
همانگونه که تا دانه نشکند و شکافته نشود، صورت بالاتر آن به ظهور نمی رسد؛ دل باید شکسته شود تا دل شود؛ مثل همه نباتات
و آنچه در خلقت است طبق سنت الهی، شکسته و شکافته شود؛ از آنچه هست دست بردارد تا صورت بالاتر به ظهور برسد.
"آیت الله استاد محمد شجاعی"