وقتی اعصاب نداری "ایرج میرزا"
وقتی یکی و دوست داری "حافظ" بخون
وقتی شکست عشقی خوردی "وحشی بافقی" بخون
و در آخر وقتی عاقل شدی "سعدی" بخون.
منبع همه وقتایی که یه دردته شعرش :
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شعرش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شهریار - هوشنگ ابتهاج - سعدی - حافظ - مولانا
بزن رو اسم شاعر دلخواهت، شعرش رو بخون .
دیوانی از اشعار ناب و موسیقی های کم نظیر .
ولی شیخ بهایی با این شعرش حجت رو تمام کرد:
آن کَس که بَدَم گفت، بدی سیرت اوست
وآن کس که نِکو گفت مَرا، خود نیکوست
حالِ مُتکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
عاشق شوریده دل ❣
در دفتر شعرش نوشت ❣
هرکسی یک دلبر جانانه دارد ؛❣
من " تو " را ...
هر کسی یاری درین کاشانه دارد ؛ من تو را
یک هدف از رفتن میخانه دارد ؛ من تو را
هرکه مستی می کند ، یک دلبر نازک ادا
در کنار ساغر و پیمانه دارد ؛ من تو را
هر که را دیدم به فرداهای خود دل داده است
آرزوها در دل دیوانه دارد ؛ من تو را
هر که عاشق میشود با جادوی یک دلفریب
در بغل معشوقه ای فتانه دارد ؛ من تو را
هر کسی در یک ستاره بخت خود را دیده است
پیش خود یک آسمان افسانه دارد ؛ من تو را
عاشق شوریده دل، دردفتر شعرش نوشت :
هر کسی یک دلبر جانانه دارد؛ من تو را
اشتیاقی که به دیدارتو دارد دل من...
دل من داندو من دانم و داند دلمن!
پ.ن شعرش قشنگه!
شعر طنز
“توانا بود هرکه دارا بود”
ز ثروت دل پیر برنا بود
تهیدست به جایی نخواهد رسید
اگر چه شب و روز کوشا بود
ندانست فردوسی پاکزاد
که شعرش در این ملک بیجا بود
گر او را خبر بود از این روزگار
که زر بر همه چیز والا بود
نمیگفت آن شعر معروف را
“توانا بود هرکه دانا بود”
⬅️ کانال فانوس
توی این روزای بارونی و برفی آدم ناخودآگاه یاد سه چیز میفته:
سهراب و شعرش
قمیشی و صداش
شهردار و عمش !
دختره اومده تو فیسبوق شعر از مولانا گذاشت۱۷۸۹۰ تا لایک خورده!
حالا اگه خود مولانا میومد شعرشو میخوند همه میگفتن این دری وریا چیه میگی!؟
مادرم شاعر نیست
در عوض نصف غزل های جهان را گفته
شعر را میفهمد ..
مادرم قافیهی لبخند است
وزنِ احساس
ردیفِ بودن
مادرم مثنوی معنوی است
حافظ و سعدی و خیام و نظامی ...
اصلاً
مادرم شعرترین منزوی است ..
من رباعی هستم
خواهرانم غزلاند
پدرم شعر سپید
خانهی ما شب شعر
صبح، بیدل داریم
با کمی نان و پنیر
ظهر، سهراب و عطر ریحان
شب، رهی یا قیصر
مادرم شاعر نیست
در عوض نصف غزلهای جهان را گفته
دفتر شعرش : آب
ناشرش : آیینه
و محل توزیع : خانهی کوچک ما ...
{ رضا احسان پور }