. کپشن خاص .
تو زن نیستی و نمیدانی وقتی پیراهن مشکی ات را میپوشی و با آن ته ریش مردانه و نگاهِ پر جذبه ات در خیابان قدم میزنی قلب من چگونه به تپش در میاید..
حواست نیست که اگر یک روز یادت برود بگویی "دوستت دارم"
آنقدر حواسم پرتِ بی مهری ات میشود که ساعت ها به میوه های نشسته ی تویِ سینک خیره میمانم
زن نیستی و نمیدانی چه ترس وحشتناکی است که دفترِ شعرهایت را باز کنم و به توصیفِ زنی برسم که شبیهِ من نیست...
"تو زن نیستی و نمیدانی یک نسیمِ خنک در لحنِ بَم تو تمامِ زنانگی هایم را زمستان میکند ..."
#سحر_رستگار
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شعرهایت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
. کپشنِ خاص .
می گویی: شعرهایت غمگین اند!
عزیزم!
زنی که آبستنِ اندوه است
هرگز شادی نمی زاید!
#نسترن_وثوقی
✿ کپشن خاص ✿
- آه فروغ؛
از تب شعرهایت می سوزم!
مگر یک آدم
چقدر می تواند عاشق باشد؟
ای اسطوره یِ مردانگی!
تو به دنیا نشان دادی
زنها هم می توانند مرد باشند
و گاهی بیشتر
خیلی بیشتر ..!
#نرگس_صرافیان_طوفان
- من با نشانههایِ تو زندگی میکنم
همین نشانههایِ کوچکی که کسی نمیبیند
همین گلهایِ #اردیبهشت که من دوستشان دارم و خوش دارم خیال کنم تو برایِ من تک تکشان را کاشتهای..
همین بارانهایِ گاهوبیگاه که احتمال میدهم به دعایِ تو برای دلِ منِ عاشقِ باران است..!
همین اتاق که سالهاست به اسمِ توست
بسکه از تو برایش گفتهام و عکست را و شعرهایت را به دیوارهایش زدهام..
همین اتاقی که خیالت هر شب درش میخوابد و همین لاکی که فکر میکنم رنگش را دوست داشته باشی و همین گردنبندی که از طرفِ تو برایِ خودم خریدهام!..
من برایِ زندگیِ هر روزم همین نشانهها و خیالات را دارم..
که شاید خیلیها خیال کنند من همینَش را هم ندارم
ولی کسی چه میفهمد داراییهایِ من بزرگتر از این حرفهاست...
چون فقط من تو را اینگونه عجیب دوستت دارم و دارا ترینم و خوشبختترین..
#مانگ_میرزایی
در جهان ِ شبيه سازي تو / مرگ بي وقفه زندگي مي ساخت
تابع ِ كشور دلت بودم / گرچه من را به رسميت نشناخت
تو ولي نيستي كه پاك كني / لكه هاي بزرگ ِ ننگم را
تو ولي نيستي كه بشكافي / با دو تا بوسه قلب ِ سنگم را !
طاقت طعنه هاي سنگين و / گريه هاي دوباره را دارم
صفر ، نــُــه ، يازده ، سه تا نقطه (0911) / من هنوز اين شماره را دارم !
پس کمی منتظر بمان تا مرگ / خبرم را بیاورد...محبوب!
آسمان ت همیشه بارانی / خانه ات سبز...شعرهایت خوب...
استاد شهریار شبی در مجلسی شعری سرودند با مطلع (بیت اول ) زیر :
امشب از دولت می دفع ملالی کردیم ** این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم
.
.
.
خانم جوانی در مجلس حضور داشت و گفت استاد شعر بسیار زیبایی بود و من مبهوت شدم
ولی در عجبم چگونه فی البداهه همچین شعری سرودید ؟ مطمئن هستید این شعر را از قبل آماده نکرده بودید ؟
استاد فرمود : اسم شما چیست ؟ گفت : اسمم غزال است و شیفته شعرهایتان
استاد مکثی کرد و گفت :
امشب از دولت می دفع ملالی کردیم
این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم
شهریارا غزلت خوانده غزالی زیبا
بد نشد با غزلی صید غزالی کردیم
مدعی بی چون و چرای تنهایی که باشی
اشک هایت، همیشه
مستعد دامن دختری می شود که وسوسه آغوشش..،
خواب را از سر تمام بغض های اندرونی ات، بپراند..
می خواهی چنان غرق اعتقادش شوی
که نان تمام دلتنگی های قد و نیم قدت آجر شود ..
زیر بار پذیرش دیکتاتوری اش می روی
تا طغیان بی کسی هایت سرکوب شود..
می خواهی تا در اتفاق او رخ دهی به زندگی
تا به یمن او
از معشوق شعرهایت دفاع کنی ..
تا کلافگی هایت را به مساوات
با موهای نبافته اش، در میان بگذاری ..
می دانی
هر شاعری حق دارد
برای خودش، یک آیدا تعریف کند
تا تمام عاشقانه هایش را
در آسیاب آغوشش ، سپید کند ..
{ حمیدرضا هندی }
عاشق شده بودی انگار
شعر ، شعر ، شعر می خواندی
شعر ، شعر ، شعر می نوشتی
آسمانی یا دریایی ،
نمی دانم ولی
چشمانی روشن همیشه در شعرهایت دیده می شد
درد مشترک بودیم شاید !
بی خداحافظی رفتی
عاشق شده بودی انگار ...
حتی در دورترین نقطه دنیا هم که باشی
در دورترین فاصله از من
بازهم خاطره ات ، بوی آشنای عطرت ، شعرهایت و ....
تـــــــو را به من پیوند می دهد