دلم
دوست داشتنت را حمل میکند..
چون شمعی که شب را
چون صبحی که روشنایی را...
#محمد_جنت_امانی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شمعی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
. کپشن خاص .
خیره میشم به فونت درشت گوشی
لذت حرف های در گوشی
مثل شمعی که شد خاموش در باد
میروم آرام سمت فراموشی
گریه و قهوه و سیگار و هر چه هست
نهایتا رسید به یک هم آغوشی
نسخه چشم های سرخ پر اشک
رسید به یک دیازپام همراه با توی گوشی
تا کجاادامه دهم بی عشق
تا کجا در این اقلیم طوفانی
تا کجا تا تمام نشوم منم
تا کجا...تو بگو..تو میدانی...
#خودنویس
دانستم که باید
قدردان چیزهای کوچک زندگی هم بود
هرقدر هم که ناچیز باشد
مثلا مجسمه ی کوچک روی میز
یا شمعی که لحظه ای غم را از دلت دور میکند
و یا آب دادن به گل های درون باغچه . . !
دانستم که باید
قدردان همه چیز بود
هرچیزی که لحظه ای
لبخند را به لب می نشاند
و آرامش را به همراه می آورد . . .
ﭼﺮﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺗﻮﻟﺪ
ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟
دﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ ﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻭ ﺟﺎﻫﺎﯼ
ﻣﻘﺪﺱ ﭼﺮﺍ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺗﻮﻟﺪ ﺷﻤﻊ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪﻭ
ﻟﺤﻈﻪﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻦ؟
ﺭﺍﺯ ﺷﻤﻊ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻠﻘﺖ ﺍﮔﻪ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﯿﺮﺳﯿﻢ :
ﺁﺏ ﺁﺗﺶ ﺑﺎﺩ ﺧﺎﮎ ...
ﻭﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻨﺼﺮ ﺷﻌﻮﺭ ﺍﻟﻬﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺍﮔﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻨﺼﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺍﺳﺘﺠﺎﺑﺖ ﺩﻋﺎ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ .
ﺷﻤﻌﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻨﺼﺮ ﺭﻭ ﺑﺎ
ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ :
ﻣﻮﻡ ﺷﻤﻊ : ﺧﺎﮎ
ﺷﻌﻠﻪ ﺷﻤﻊ : ﺁﺗﺶ
ﺩﻭﺩ ﺷﻌﻠﻪ : ﺑﺎﺩ
ﻣﻮﻡ ﺫﻭﺏ ﺷﺪﻩ : ﺁﺏ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﻊ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺑﻪ
ﺷﻌﻮﺭ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺘﺼﻞ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﯾﺪ .
ﻭ ﺩﻋﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺠﺎﺑﺖ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺍﮔﻪ ﺑﺎ
ﻗﻮﺍﻧﯿن ﺧﯿﺮ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ
ﺭﺍﺯ ﺷﻤﻊ ﺍﯾﻨﺴﺖ .
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻫﺎ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻘﺪﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻥ
ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺗﻮﻟﺪ ﺷﻤﻊ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ
ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ
ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻨﯿﺪ !
به یاد اسیران خاڪ...
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرڪ می ڪنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندڪی سڪوت
تا روز موعود بدرود،
عزیزانِ سفر ڪرده ...
می خواستم بابت هر گناهی شمعی روشن کنم،
سوختنش را ببینم و جهنم را یادآور شوم،
اما گناهانم آنقدر زیاد بودند که ترسیدم دنیا را به آتش بکشم!
خدایا بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم،
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم،
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم،
بابت هر دلی که شکستم.منو ببخش خدا.....
پروانه نیستم اما
سالهاست دور خودم میچرخم وُ
میسوزم.
رفتنَت در من
شمعی روشن کرده است انگار!
شمعی روشن کردم
حوالی ِ همیــــن روزها،
که زودتـــــر بیایــــی،
میگـــــویند؛
دعـــــایٍ دیوانــــگان هم،
مستــــجاب میشود…
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند ،
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانع اند
و
اندکی سکوت.
حسین پناهی
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرك می كنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندكی سكوت...