الهی هرکس باهات بازی کرد
خدا دنیاشو شهربازی کنه ....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شهربازی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
.
ωιя ѕιи∂ єιиє gєиєяαтισи , ∂ιє ωιя мιт υиѕєяєм нαи∂у ιм νєяgи ügυиgѕραяк ѕριєℓєи : )
ما نسلی هستیم که تو شهربازی هم با گوشیمون بازی میکنیم :)
بعد از چند سال رابطه عاشقانه از هم جدا شدن اومده میگه کنارش دیگه هیجان نداشتم، فکر کنم با شهربازی اشتباه گرفته بود!
دوست داشتن تو فضای مجازی مثل قطارهای شهربازی میمونه ازش لذت میبری ولی تو رو به جایی نمیرسونه
.
ωιя ѕιи∂ єιиє gєиєяαтισи , ∂ιє ωιя мιт υиѕєяєм нαи∂у ιм νєяgи ügυиgѕραяк ѕριєℓєи : )
ما نسلی هستیم که تو شهربازی هم با گوشیمون بازی میکنیم :)
زندگی
مانند قطار شهربازی است
پر از پستی و بلندیهای فراوان ..
اما این تو هستی که انتخاب میکنی:
که بترسی و با نگرانی فریاد بزنی،
و یا اینکه بخندی و از آن لذت ببری
❣️ ❣️
دلم بچگیمو میخواد،دیگه دلم نه پول میخواد،نه آغوش،نه مهمونی،نه حتی آینده،دلم بچگیمو میخواد،پاهای شنی،دستای کاکویی،دلم میخوادوقتی بلال میخورم کل صورتم ذغالی شه،100بار یه سرسره ی 1متری رو برم بازم خسته نشم،چایی رو با 10 تا قند بخورم،بستنی وپفک وچیپس ولواشک رو باهم بخورم،سر چیزای مسخره اینقدر بخندم،که بیوفتم کف اتاق،عیدیامو بریزم تو قلک،دلم میخواد بازم یواشکی روی دیوار نقاشی بکشم،مورچه هارو بکشم،دلم میخواد وقتی گریه میکنم،مادرم اشکمو پاک کنه نه پیرهنم،دلم میخواد شبا تو خواب غلت بزنم نه اینکه حرف بزنم،100 تومن توجیبم باشه ولی دلم خوش باشه،از شاخه درختا بالا برم؛غروبای بعضی روزا آن شرلی باشم،ولم کنی تا صبح تو شهربازی بمونم...
بزرگترین اشتباهم این بود که آرزو کردم بزرگ شم،دنیای بزرگا خیلی سردوتنهاست...:( :[
یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻧﺎﺳﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭘﯿﭻ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ
ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ که ﺍﺻﻮﻻ ﺁﺩﻡ ترسوییه
ﻣﯿﮕﻢ : ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ؟
دنیا مثل شهربازی شده
دنیا مثل شهربازی شده ،
جایزه بازی با آدما ،
یه عروسک دیگست !
چارلی چاپلین: وقتی بچه بودم کنار مادرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم.
مثلاً آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد؛ میگفت «میخرم به شرط اینکه بخوابی.» یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛ میگفت «میبرمت به شرط اینکه بخوابی.» یک شب پرسیدم «اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟» گفت «میرسی به شرط اینکه بخوابی.» هر شب با خوشحالی میخوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند.
دیشب مادرمو خواب دیدم؛ پرسید «هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟» گفتم «شبها نمیخوابم.» گفت «مگر چه آرزویی داری؟» گفتم «تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم.» گفت «سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی.
```` تقدیم به تمامی مادران ````