دچار یه بیماری شدم که
هیشکی به دلم نمیشینه...
..

جای خالی آدما از خودشون بزرگتر می‌شه؛ و اینجوریه که هیچ‌آدمی نمی‌تونه برگرده و سر جای خودش بشینه. هیچ‌وقت و تحت هیچ‌شرایطی.

نزار قبانی :

و بی‌ تو
هیچ " عطرِ " زیبایی نیست
تو پیشینه‌ی تمام عطرهایی .🤍

♡

نمیدونم
خیلی آشنایی
انگار جایی دیدمت
کنارت بودم
باهات کلی حرف زدم
ولی هرچی فکر میکنم یادم نمیاد کِی و کجا !
انگار روحم جسممو ول میکنه و میاد کنار تو میشینه

شاید یه استانداردهایی واسه انتخاب پارتنر داشته باشی،بگی قد بلند و مو فلان و هیکل آنچنانی و....
ولی اگه زمانش که برسه یکی به دلت میشینه که شبیه کدو تنبل از بالای نیسان افتاده هستش

نیستی و حوصله نیست
واقعا حیفه چشات بخواد به غم بشینه

یه‌روزی تو زندگی، که امیدوار باشید زودتر اتفاق بیافته، وقتی نشستید پشت میز کار یا کافه، یا دارید رانندگی می‌کنید، یه‌چیزی از ذهنتون رد میشه که بلافاصله میشینه روی زبونتون؛ «من واقعا دیگه زورم به زندگی نمی‌رسه». فعلا اینو بدونید که زندگیتون از اون‌روز یه‌جور دیگه‌س.


. .

خدایا نشه که یه وقت صفاتی که ازشون فراری هستیم آروم‌تر و پنهانی‌تر از یه مورچه‌ی سیاه رو سنگ سیاه تو دل تاریکی، بیاد و تو وجودمون بشینه.

من میشم اون بوسه ای که رو اشکات میشینه
من میشم اون لبخندی که کنار لبت نقش میبنده
من میشم اون بادی که تو موهات میرقصه
من میشم اون خواب قشنگی که یادت میمونه
من میشم اغوشی که دردات فراموشت بشن
من میشم یه پناهگاه واسه تو تا یادت نره که هنوز زنده ای
یادت نره من اینجام و تا وقتی که من اینجام از هیچی نترس.

.࿐

روی لباسات هر از گاهی خاک می‌شینه و کسی جرعت نمی‌کنه بندازتشون تو ماشین لباسشویی، چون ما ناخواسته تظاهر می‌کنیم هنوز بوی تو رو می‌دن. تصور می‌کنیم گاهی به خونه برمی‌گردی.